گروهی از کارگران به محض اینکه متوجه می شوند فردی به نام «آرتور شاو» ( آلن آلدا ) پول آنها را بالا کشیده و با آن پول برای خودش زندگی کاملی بهم زده، تصمیم می گیرند تا با تجمع و فریاد زدن مطالباتشان را طلب کنند. پلیس هم در حال جستجو برای یافتن خاطی و مجازات آن است اما مال باخته ها تحمل صبر کردن ندارند، به همین منظور چند تن از این افراد تحت رهبری فردی به نام «جاش» ( بن استیلر )، با یکدیگر متحد می شوند و یک مجرم خطرناک به نام «اسلاید» ( ادی مورفی ) را استخدام می کنند تا آرتور شاو را بدزدد و...
«دیک هارپر» (کری) از کار بی کار شده و او و همسرش «جین» (لیونی)، باید روش های جدیدی برای تأمین مخارج زندگی مرفه شان پیدا کنند. چندی نمی گذرد که این دو راه حل اساسی را برای گشودن گره زندگی شان پیدا می کنند: دزدی...
"فلور"، زنی که از شوهرش جدا شده و با زحمت و مشقت دخترش، "کریستینا" را بزرگ کرده، اسباب هایش را جمع و خانواده را به کالیفرنیا منتقل می کند. او کار پر در آمدی به عنوان خدمتکار در خانه ی "دبورا کلاسکی" گیر می آورد. "دبورا" یک کلمه هم اسپانیایی نمی داند ولی اتفاقا این، مهم ترین مانع ارتباط بین آن دو نیست...
*
نسخه دوبله پارسی "اسپنگلیش" (منوچهر والی زاده، مینو غزنوی و...) | سینک اختصاصی
هشت سال پس از حوادث پارک ژوراسیک، دکتر «آلن گرانت» به زندگی عادی خودش پرداخته و بدور از هر دایناسور زنده ای مشغول انجام تحقیقات روی فسیلهای دایناسورها است. اما متاسفانه کمبود پول برای تحقیقات باعث می شود که پیشنهاد یک بازرگان ثروتمند به نام «پائول کربی» را برای انجام یک پرواز کوتاه روی جزیره سورنا که دومین مرکز تحقیقاتی روی دایناسورها است را بپذیرد. چیزی که دکتر گرانت نمی داند اینست که کربی نیاز به کمک یک متخصص دایناسورها دارد تا به او و همسرش کمک کند که پسر 14 ساله شان اریک را که با پاراگرایدل در جزیره سقوط کرده نجات دهند.
«جک کامبل» (کیج) مردی است مجرد و معتاد به کار، که این بخت و فرصت در اختیارش گذاشته می شود تا ببیند اگر در کنار «کیت» (لیونی)، نامزد قدیمی اش می ماند، چه زندگی ای داشت.
ستاره ی دنباله داری با سرعت به سوی زمین در حرکت است و یک سال دیگر قطعه ی بزرگی از آن در اقیانوس اطلس سقوط خواهد کرد و طبق پیش بینی، با امواجی به بلندی دویست متر سیلی به راه می اندازد که نیویورک و سایر شهرها را ویران خواهد کرد. قسمت بزرگ تر ستاره که به کانادا اصابت می کند، باعث انقراض نسل بشر می شود...
Tea Leoni نقش یک مامور سابق CIA ــو بازی میکنه که رئیس سابقش و رئیس جمهور فعلی امریکا ازش میخواد که وزیر امور خارجه بشه ، با استفاده از نگرش های غیرمتعارفش کارُ پیش میبره در حالی که نقش همسر و مادرُ در خونه ایفا میکنه .
دکتری بنام پینکوس (جروایس)، دچار مرگ مغزی می شود اما بطورمعجزه آسایی پس از 7 دقیقه دوباره به زندگی باز می گردد. او می فهمد که پس از این اتفاق دارای توانایی رنج آوری شده است و آن دیدن ارواح است. و از آن بدتر اینکه این اواح از او تقاضا هایی هم دارند، مخصوصا فرانک هیلاری (کیلیر) که از او می خواهد از ازدواج همسر بیوه اش با نامزد جدیدش جلوگیری کند...