دو نوجوان در برخورد با یک زندانی فراری تصمیم می گیرند تا او را از دست پلیس و جایزه بگیر ها فراری دهند و به او کمک کنند تا به عشق اش برسد…
*
نسخه دوبله پارسی اضافه شد | سینک اختصاصی
«الیوت کارور» (پرایس)، غول رسانه ها، می کوشد تا با ایجاد مناقشه میان انگلستان و چین، سومین جنگ جهانی را به راه بیندازد و به اهداف جاه طلبانه ی خود دست پیدا کند. «جیمز باند» (برازنان) نیز چهل و هشت ساعت فرصت دارد تا جلوی او را بگیرد...
*
نسخه دوبله پارسی بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
«پرزیدنت جیمز دیل» و معتمدش، «جری دانن»، پی می برند، که ارتشی از بشقاب پرنده های مریخی بالای کره ی زمین در حال پروازند. اما هر کسی نسبت به این موضوع واکنش متفاوتی نشان می دهد...
یک ژنرال روس که دست در دست مافیای این کشور دارد، سلاحی سری موسوم به «چشم طلایی» را از سیستم ماهواره ی نظامی روسیه می دزدد. ربایندگان «چشم طلایی» با استفاده از توانایی های این ابزار سعی در گرفتن باجی کلان از جهانیان را دارند، تا این که «جیمز باند» (برازنان) به مصاف شان فرستاده می شود...
*
نسخه دوبله پارسی بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
این فیلم داستان زندگی یک وکیل تسخیری بازنشسته به نام سام را بازگو میکند که خانوادهاش توسط یک مجرم به نام ماکس (رابرت دنیرو) تهدید میشود. انگیزهٔ ماکس برای تهدید خانوادهٔ سام این است که وی به جرم تجاوز به عنف 14 سال زندانی شده بود و سام که وکیل او بوده به عمد از وی طوری دفاع کرده بود که محکوم شود...
«ژنرال کوسکوف» (کرابه) از مأموران اطلاعاتی روسیه، با کمک «جیمز باند» (دالتن) به غرب پناهنده می شود تا اطلاعاتی را درباره ی عملکرد «ژنرال پوشکین» (ریس دیویز) از دیگر فرماندهان کا.گ.ب. لو بدهد. «کوسکوف» را گروهی ضربتی می ربایند و «باند» در جست و جوی قضیه به خود او مظنون می شود.
داستان فیلم در مورد کلانتری است که تقریباً شهر کوچک خود را از جرم و جنایت پاک کرده، اما او در مخارج خانواده و مشکلاتش با همسرش همچنان گیر کرده است و...
*
نسخه دوبله پارسی "سربلند" (ایرج ناظریان، زهره شکوفنده، هوشنگ مرادی، ناهید امیریان، آذر دانشی، حمید منوچهری و...) | سینک اختصاصی
"لوک جکسن" (پل نیومن) به جرم شکستن دستگاه های پارکومتر در یکی از شهرهای کوچک جنوب آمریکا به دو سال حبس با اعمال شاقه محکوم می شود. او در زندان ابتدا به دلیل خونسردی بیش از حدش باعث ایجاد حس نفرت در "درگلاین"، زندانیِ گردن کلفت قرار میگیرد. اما خیلی زود حس احترام "درگلاین" را جلب می کند و با هم اقدام به فرار می کنند...