داستان فیلم درباره زندگی یک مرد جوان به نام ریکی هیل است. او با وجود مشکلات جسمی خود، توانسته است برای رسیدن به هدف خود و تبدیل شدن به یک بازیکن لیگ برتر بیسبال، تلاشهای بسیاری انجام دهد.
دانشمندان متوجه میشوند که برخورد تکههای یک ستارهی دنبالهدار در روزهای آتی به احتمال زیاد باعث انقراض بشریت خواهد شد و تنها راه نجات از این مهلکه پناهبردن به گروهی از پناهگاههای زیرزمینی واقع در گرینلند است. این فیلم ماجرای جان گریتی را دنبال میکند که بههمراه همسرش آلیسون و پسر کم سنوسالش نیتن سفری را برای بقا آغاز میکنند و برای یافتن یک سرپناه امن تمام تلاش خود را به کار میگیرند. در میان اخبار دلهرهآوری که از نابودی شهرهای مختلف بر اثر برخورد قطعات ستارهی دنبالهدار به گوش میرسد، خانوادهی گریتی حین مواجهه با اضطراب و بیقانونی حاکم بر جهان بهترین و بدترین حالتهای انسانی را تجربه میکنند...
دو برادر پس از مدت ها دوری از یکدیگر دوباره در خانه ی دوران کودکیشان، در جنگل های آلاسکا تجدید دیدار می کنند. اما زمانی که آنها برای گشت و گذار به داخل جنگل می روند، توسط یک خرس خاکستری غول پیکر مورد حمله قرار می گیرند و...
داستان این فیلم درباره ی قهرمان جدیدی بنام "آرون کراس" (جرمی رنر) است که گدشتهاش از سه قسمت قبلی "جیسون بورن" نشات می گیرد...
*
نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
یک خبرنگار بنام «وارد جانسن» ( متیو مک کانگی ) بهمراه برادر کوچکترش «جک» ( زک افرون ) برای تحقیق در مورد یک پرونده جنایی به شهر مادری اش در فلوریدا باز می گردد...
دختری توسط ناپدری سنگ دلش که قصد تصاحب اموال او را دارد به یک تیمارستان فرستاده می شود. او در آنجا و در عالم خیال به همراه چهار نفر دیگر به موجوداتی وحشت انگیز مواجه می شود. به نظر می رسد اتفاقات عالم خیال می تواند بر عالم واقعی تاثیر بگذارد و بتواند او را از مهلکه ای که در آن گیر افتاده نجات دهد اما …
پنی چنری به ویرجینیا میرود تا یک مجتمع پرورش و نگه داری اسب که متعلق به پدرش است را اداره کند. کار و کسبی که در آستانه ی تعطیلی است و مدتها است که هیچ کدام از اسب ها نتوانسته اند قهرمان شوند...
این فیلم زندگی نامه رئیس جمهور سابق ایالات متحده «جورج دبلیو بوش» را به تصویر می کشد، که از اولین روز های او در کالج آغاز شده و تا انتهای دوره ریاست جمهوری او ادامه دارد...
"ارین گرول" معلم جوانی است که در سال 1992 و همزمان با شورشهای نژادی در شهر لس آنجلس ، برای تدریس وارد مدرسه ای می شود که فضای کلاسهای آن به چند گروه نژادی تقسیم شده است . رابطه بین شاگردان مختلف کلاس متشنج است اما ارین تصمیم می گیرد ذهنیت بچه ها را نصبت به تنفر نژادی روش کند...
"جیسون بورن" (مت دیمون) مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
«جیک هویت» (هوک) پلیس تازه کاری است که می خواهد به بخش ضد قاچاق مواد مخدر پلیس لس آنجلس به فرماندهی «سرگرد آلونزو هریس» (واشینگتن) بپیوندد. «هریس» قبول کرده که پیش از پیوستن «جیک» به واحدش، او را امتحان کند و یک روز هم راه هم سوار بر ماشین پلیس اش شهر را زیر پا بگذارند...
چند پسر جوان به چند خواهر مرموز که در خانوادهی مذهبیشان به شدت تحت مراقب هستند علاقه مند میشوند تا اینکه یکی از این خواهران دست به خودکشی میزند و...
"لوتر ویتنی" (کلینت ایست وود)، دزدی کارکشته وارد خانه ی "والتر سالی ون" میلیاردر (مارشال) می شود. اما در خانه ی "سالی ون"، همسر او (هاردین) را با رئیس جمهور امریکا (هاکمن) سرگرم می بیند. کمی بعد محافظان رئیس جمهور، "خانم سالی ون" را به قتل می رسانند...
*
نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
جنگ خلیج فارس. در عملیات «توفان صحرا»، «ستوان ناتانیل سرلینگ» (واشینگتن)، فرمانده ی یک واحد ارتش امریکا، به خطا دستور نابودی تانکی را می دهد که در واقع تانکی «خودی» است و عده ای از سربازان هم وطنش، از جمله یکی از دوستان صمیمی اش کشته می شوند. فشار روحی این ماجرا، او را به نوش خواری و فروپاشی زندگی زناشویی اش می کشاند.
مسئول فیلمنامه یک استودیو با قبول نکردن فیلمنامهی یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. نویسنده برای او نامههای تهدید آمیز می فرستد و از او اخاذی میکند، تا اینکه...
«استیون» (راسل) و «برایان مکافری» (بالدوین)، پسران یک آتش نشان شیکاگویی هستند که هنگام انجام وظیفه جانش را از دست داده است. «استیون» معتقد است «برایان» نمی داند که برای ماندن در این حرفه، چه زحمت ها باید کشید و چه جان فشانی ها بایدکرد. «برایان» را به بخشی «بی خطر» انتقال می دهند و مأمور می شود به مأمور تحقیق اداره، «دانلد ریمگیل» (دنیرو) که سعی دارد از چند و چون یک سلسله آتش سوزی سر در بیاورد، کمک کند...
در سال 1984 زیردریایی اتمی شوروی موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته می شود. فرمانده زیردریایی، ناخدا "مارکو رامیوس"، پس از کشتن افسر امنیتی زیردریایی، با هم یاری افسران ناراضی، موفق می شود از ناوگان دریایی شوروی بگریزد. و...
جان، یک مامور سابق CIA بعنوان محافظ شخصی یک دختر ایتالیایی استخدام می شود. زمانی که این دختر ربوده می شود، جان خشم پنهان خود را نمایان کرده و خود را برای گرفتن یک انتقام خونین آماده میکند...
زمان جنگهای ویتنام است. به کاپیتان "ویلارد" دستور داده می شود که به جنگلی در کامبودیا رفته و سرهنگ کورتز خائن را که درون جنگل برای خودش ارتشی تشکیل داده را پیدا کرده و بکشد. زمانیکه او در جنگل فرود می آید کم کم توسط نیروهای مرموزی در جنگل گرفتار شده تا حدی که دچار جنون می شود. همراهان وی هم یکی یکی به قتل می رسند. همینطور که ویلارد به مسیرش ادامه می دهد بیشتر و بیشتر شبیه کسی می شود که برای کشتنش فرستاده شده است...
داستان یک پلیس که از اداره پلیس میامی اخراج میشود و به بازرس رستوران در فلوریدا کیز، تنزل رتبه پیدا میکند. حالا او امیدوار است که با حل کردن یک پرونده غیرطبیعی دوباره به نیروی پلیس برگردد، اما برای این کار، باید از سد اتفاقاتی عجیب و غریب و یک میمون بد عبور کند.
کسل راک یک سریال ترسناک و روانشناختی است که برگرفته از آثار استفن کینگ و به تهیهکنندگی جی. جی. آبرامز ساخته شده است و داستانش در شهر خیالی کسل راک میگذرد. این سریال قرار است گلچینی از موضوعات و شخصیتهای مختلف رمانهای کینگ باشد که در کسل راک زندگی میکنند. سریال به شکلی واحد به بررسی تمامی دنیاها و شخصیتها و داستانهایی که از ذهن خلاق استفن کینگ تراوش شده میپردازد.
داستان سریال درباره شخصیتی با نام مت مورداک می باشد، کسی که در کودکی بینایی خود را از دست داد اما در عوض حواس خارق العاده ای را به دست آورد. حال او در روز به عنوان یکی وکیل، و در شب به عنوان یک ابر قهرمان در نیویورک مدرن با بی قانونی مبارزه می کند...
*
آپدیت: دوبله پارسی قسمت 13 از فصل سوم اضافه شد.((پایان فصل سوم))
تصور کنید در میانه های یک روز عادی هستید. سر کار رفتید، در پاساژ مشغول خرید هستید. در خانه خود، ماشین، هواپیما یا هر وسیله نقلیه دیگری نشسته اید ناگهان 2 درصد از جمعیت مردم جهان از روی زمین ناپدید میشوند. نه بخاطر حادثه ای طبیعی. نه حمله تروریستی. نه کُشتاری و نه چیز دیگری. فقط فضای خالی از انسانهایی باقی میماند که تا لحظاتی پیش وجود داشتند اما حالا دیگر نیستند.
میلیاردی به نام «الیوت وان» که به کوه نوردی علاقه مند است ، «آنی گارت» را به خدمت می گیرد تا همراه هم قله ی «کِی 2» در هیمالایا را فتح کنند. در میانه ی صعود ، با تغییرات آب و هوایی «آنی» ، «الیوت» و گروهشان غافل گیر شده و در غاری اسیر می شوند. اما در این بین ، «پیتر» برادر «آنی» که در همان منطقه عکس برداری می کرده ، از ماجرا آگاه می شود و به سرعت همراه گروهی برای نجات آنان به آنجا می رود و…