مکس بورلاند قاتل اجیرشده، وارد مکزیک می شود تا ریچل کید، همسر یک تاجر ثروتمند را یافته و بازگرداند. پس از آنکه او متوجه می شود ریچل به دلیل آزار و اذیت همسرش از دست او فرار کرده، با یک دو راهی مواجه می شود؛ کاری که برایش استخدام شده را به انجام برساند یا کنار بایستد؛ درحالیکه مزدوران، تبهکاران و رقیب قدیمی اش به شهری که پناهگاه موقتی اش است، نزدیک می شوند.

یک قاتل زنجیره‌ای پس ازینکه از خواب بیدار می‌شود، میفهمد که جنسیت او را تغییر داده‌اند، حال او بدنبال مسئول اینکار می‌گردد و...

بعد از اینکه همکار یک آدم کش و همکار یک پلیس نیو اورلئانی کشته می شوند، دو عضو باقی مانده برای نابودی دشمن مشترکشان اتحادی را در میان خودشان تشکیل می دهند و...

وقتی که قوی ترین مرد بوکسور سنگین وزن جهان “آیسمن” به جرم تجاوز به یک زن به زندان می‌افتد متوجه میشود در داخل زندان هر 6 ماه مسابقه‌ای رزمی برگزار می‌شود و به او پیشنهاد می‌شود که اگر او با قوی ترین مبارز زندان که تاکنون شکست نخورده مسابقه بدهد، او را هر چه زودتر از زندان آزاد میکنند و...

«جان اسمیت» (ویلیس) به گنگسترهای «دویل» (کلی) می پیوندد. اما وقتی با او درباره ی دختری به نام «فلینا» (لومبارد)، که در چنگ آنان اسیر است اختلاف پیدا می کند، به گروه «استروتزی» (آیزنبرگ)، دشمن «دویل»، ملحق می شود. «اسمیت» که به هیچ کس جز خودش وفادار نیست، «استروتزی» و «دویل» را به جان هم می اندازد، گرچه در ظاهر به هر دو گروه خدمت می کند …

"وایلد بیل هیکاک" کلانتری مشهور، توسط گذشته و شهرت خود تعقیب می شود. او مورد علاقه "کلامیتی جین" است اما نمیتواند ابراز علاقه کند. فیلم زندگی او را زیر ذره بین قرار می دهد...

بعد از گریختن از سیاره بیگانگان، سفینه ی «الن ریپلی» هم در آن است، در یک معدن سقوط می کند. ریپلی می فهمد که یک موجود بیگانه که بطور مخفیانه وارد سفینه شده، علت سقوط بوده است. این موجود بیگانه شروع به کشتن ساکنان معدن می کند، اما ریپلی نمی داند که دشمن اصلی او چیزی بیشتر از این موجود بیگانه است.

در چهارسال گذشته ، جک کیتس پلیس سنفرانسیسکو بدنبال فروشنده موراد مخدری بوده که هیچ کس نمیتواند اورا پیدا کند...

پلیس روسی، «ایوان دنکو» (شوارتسنگر) و افسر نه چندان مقرراتی اداره ی پلیس شیکاگو، «آرت ریدزیک» (بلوشی)، با کمک هم به مقابله با قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر می پردازند.

پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می گذرد و سفینه ی نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می شود. بر روی کره زمین هیچ کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره ی LV-426 را باور نمی کند. اداره ای که با نام «کمپانی» شناخته می شود، گروهی را مامور می کند تا به LV-426 بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می شود و Company اِلن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به LV-426 می فرستد.

«الن ایم» (لین)، ستاره ی موسیقی راک اندرول، برای اجرای کنسرتی به شهر زادگاهش بر می گردد. در حین اجرای کنسرت، یک گروه موتورسوار تبهکار «الن» را می ربایند و حالا از «تام کودی» (پار)، محبوب قدیمی «الن» درخواست کمک می شود.

ترتیب آزادی 48 ساعته ی خلافکار سیاه پوست، «رجی هامند» (مورفی) داده می شود تا برای دستگیری دو تن از اعضای فراری گروهش به کارآگاه پلیس، «جک کیتس» (نولتی) کمک کند...

یک کارآگاه خصوصی به لوئیزیانا می رود تا به نامزد قدیمی اش کمک کند تا مبادا شوهرش متوجه خیانت او شود. اما این فقط آغاز ماجراست و او قرار است بزودی درگیر یک پرونده باج خواهی شود و...

داستان این سریال در اواخر سال 1800 در شهری بی قانون و پر از جرم و جنایت به نام ددوود رخ می دهد که توسط شخصی تبهکار به نام ال ادره می شود. اما این شهر به دلیل وجود معادن طلا، مقصد بسیاری از مهاجران گوناگون است که...