داستان فیلم درباره ی ماموری به نام "اوان لیک" (نیکلاس کیج) هست که حاضر به کناره گیری از کارش در سازمانی که کار میکند نیست و به شدت پیگیر و به دنبال گیر انداختن آدم خطرناکی هستش که چند سال پیش در حین ماموریتی او را شکنجه داده بود و...
*
نسخه دوبله پارسی "پایان درخشش" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
"ای" کارگردان آمریکایی یونانی تبار،در حال ساخت فیلمی است که داستان او و خانواده اش را بیان می کند.شخصیت اصلی فیلم او "النی" است کسی که عشق مطلق را خواستار است.از طرفی فیلم سفری طولانی به تاریخ پنجاه سال گذشته می کند و...
«مارشال سام جرارد» (لی جونز) مأمور می شود تبهکاری خطرناک را با هواپیما به زندانی در میزوری ببرد. «مارک شریدان» (اسنایپس) که متهم به قتل دو مأمور فدرال است، اما ادعا می کند بی گناه است، نیز هم سفر آن دو است. هواپیما دچار سانحه می شود و «شریدان» پس از کمک به نجات چند مسافر، فرار می کند به «جرارد» ابلاغ می کنند که باید هر چه زودتر «شریدان» را دستگیر کند.
*
نسخه دوبله پارسی "مارشال های ایالتی" (موسسه قرن 21) | سینک اختصاصی
آخرین قسمت از سهگانه فیلمهایی در مورد مشغلههای جامعه فرانسوی، اینبار داستان در مورد یک مدل است که در میابد همسایهاش از تجاوز به حریم خصوصی مردم لذت می برد.
سریال بر مبنای رمانی از 'ادوارد ست آوبین" است که داستانش درواقع شرح حالی از زندگی نویسنده می باشد. داستان شخصیتی به نام پاتریک ملرز را بیان می کند که زندگی اش فراز و نشیب های زیادی دارد و...
سریال داستانی مرموز و پر پیچ و خم را دنبال میکند. پریری جانسون که در زمان کودکی نابینا شده بود به مدت 7 سال گم میشود و پس از گذشت این زمان، در سن 20 سالگی با چشمهایی سالم و بینا به خانه باز میگردد. برخی از مردم تصور میکنند معجزه ای برای او رخ داده است و برخی نیز فکر میکنند هرجایی که پریری در این 7 سال بوده، او را تبدیل به فردی خطرناک کرده است…
*
آپدیت: فصل دوم به صورت کامل اضافه شد.
"نوح" یک مرد متاهل، نویسنده و معلم مدرسه در نیویورک است که به پدر زن پولدارش وابسته میباشد و خودش از این وابستگی نفرت دارد. وی با یک خدمتکار رستوران به نام "آلیسون" رابطه برقرار میکند و...
درباره ی دختری است که در هند زندگی میکند او در یک زلزله پدر و مادر خود را از دست می دهد و تصمیم میگیرد نزد عمویش که در انگلیس زندگی میکند برود او وقتی به انگلیس می رسد متوجه میشود عمویش مدت ها است از آنجا رفته است و شروع به گشتن قصر میکند تا اینکه متوجه باغی زیبا و مخفی در آنجا میشود.
«ورونیکا» (ژاکوب) به کراکوف می آید و در مدرسه ی موسیقی به تحصیل آواز می پردازد، اما پس از مدتی بیمار می شود و در نخستین اجرای عمومی اش روی صحنه می میرد. در همین زمان در پاریس، «ورونیک» (ژاکوب) آرزوهایش را برای بدل شدن به یک خواننده ی حرفه ای کنار می گذارد تا معلم مدرسه شود و در ضمن گویی با نوعی تله پاتی وجود همزادش را حس می کند....