نویسندهی سبک کمدی به نام چارلی برنز، با خوانندهی خیابانی اهل نیویورک به نام اما پیج (Emma Payge) دیدار میکند. رابطهی دوستانه و صمیمانهای میان این دو نفر به وجود میآید، رابطهای که فاصلهی سنی و نسلها را کنار میزند و معنای عشق و اعتماد را دوباره تعریف میکند.
این فیلم سرگذشت دلال سهام و مشاور سرمایه گذاری "برنی میداف" (رابرت دنیرو) است. این شخص توانست با استفاده از «ترفند پانزی» بزرگترین کلاهبرداری جهان را رقم بزند و 65 میلیارد دلار پول را از جیب سرمایه گذاران مختلف خالی کند.
مربی موسیقی نسبتا فقیری در تور موسیقی ای در افغانستان دختر نوجوانی را کشف می کند که دارای صدای فوق العاده ای است. سپس تصمیم می گیرد تا آن دختر را به کابل ببرد تا در برنامه ی تلویزیونی محبوب "ستاره ی افغان" شرکت کند...
داستان فیلم در باره ی بازیگری سالخورده هست که می خواهد دوباره شور و اشتیاق تازه ای در زندگی خود پیدا کند، اما زمانی که نزدیک است شکست بخورد ناگهان با زنی جوان که همجنسگرا هست آشنا می شود و...
"تام دابز" مجری یک برنامه سیاسی نامزد مستقل ریاست جمهوری می شود.پس از اتفاقات عجیبی و مشکلاتی که در رای گیری به وجود می آید او رای لازم برای برنده شدن را بدست می آورد و...
داستان فیلم در مورد دو دوست صمیمی است که علاوه بر رفاقت همسایه و همینطور همکار هم هستند و هردو زندگی مشابهی دارند. ماجرا از جایی آغاز می شود که یکی از آن ها به موفقیت بزرگی در کارش می رسد، و این مساله باعث حسادت شدید دیگری می شود...
گروهی از دانشمندان به عمق سیصد متری آب ها می روند و در پایگاه تحقیقات زیست محیطی، اقامتگاهی برپا می کنند و پس از پوشیدن لباس های مخصوص وارد یک سفینه می شوند و در آن جا شواهدی می یابند دال بر این که این سفینه ی امریکایی مربوط به آینده است...
"لورنزو"، "مایکل"، "جان" و "تامی"، چهار دوست نوجوان ساکن محله ی «هلز کیچن» نیویورک که به طور اتفاقی باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأدیب فرستاده می شوند. نگهبانان دارالتأدیب، از جمله "شان نوکز" آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذیت قرار می دهند. 13 سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...
*
نسخه دوبله پارسی "خوابیدهها" (خسرو خسروشاهی، منوچهر اسماعیلی، حسین عرفانی، سعید مظفری، افشین ذینوری و...) | سینک اختصاصی
در دهه ی 1950 تهیه کنندگان برنامه ی پرطرفدار پرسش و پاسخ، برای جلب تماشاگر بیش تر، سوال و جواب ها را از پیش در اختیار فرد برنده ی مورد نظر خود می گذارند...
«تام ساندرز» (داگلاس)، متخصص برنامه ریزی کامپیوتر، با همسر و دو فرزندش زندگی آرام و خوبی دارد. او در شرکتی نیمه خصوصی و نیمه دولتی کار می کند. تا این که «مردیت جانس» (مور) به عنوان مدیر اجرایی جدید شرکت کارش را آغاز می کند. او سال ها قبل دوست و نامزد «تام» بوده که بعد از به هم خوردن رابطه شان، به کلی از هم بی خبر بودند...
«بنجامین سیگل» (بیتی) ـ معروف به «باگزی» ـ از طرف دار و دسته های مافیایی مأمور باج گیری منطقه ی کالیفرنیا می شود. «باگزی» در هالیوود رفته رفته به یکی از چهره های شاخص محافل سرگرمی ساز تبدیل می شود...
«چارلی بابیت» (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیل های لوکس است؛ درست زمانی که برای تعطیلات به همراه دوست دخترش «سوزانا» به پالم اسپرینگ رفته بود با خبر می شود پدرش فوت کرده. چارلی برای رسیدگی به مایملک پدرش به سینسیناتی اوهایو می رود و متوجه می شود خانه 3 میلیون دلاری پدر به یک موسسه ی نگهداری بیماران روانی داده شده، جایی که برادر نادیده اش، «ریموند» (داستین هافمن) که دچار بیماری اوتیسم است در آنجا زندگی می کند، و او تنها صاحب یک اتومبیل بیوک رود مستر کلاسیک است!
سایگون، سال 1965. «ایدریان کرونوئر» (ویلیامیز)، درجه دار نیروی هوایی، به عنوان مجری برنامه ی صبح در شبکه ی محلی رادیویی نیروهای مسلح، به ویتنام می رود و خیلی زود (به جای اطلاعیه های ارتش و موسیقی «مانتووانی») راک اندرول، طنزهای قبیح و تقلید صداهای مسخره ای را پخش می کند...
وکیل جوان، «آرتور کرکلند» (پاچینو)، در کارش دچار دردسرهای بسیاری می شود؛ به خصوص وقتی که تصمیم می گیرد دفاع از «قاضی فلمینگ» (فورسایت) را - به اتهام هتک حرمت - به عهده گیرد...
داستان این سریال درباره شدیدترین فراگیری اعتیاد به تریاک در تاریخ امریکا و نقش یک کمپانی در گسترش آن از شهرهای کوچک ویرجینا تا داروخانه ها و راهروهای سازمان مقابله با موادمخدر است.
هارلی سانتوز (جینفر لوپز) یک مادر مجرد است که برای سازمان FBI کار می کند. بزودی او مجبور می شود که در نیروی ضد فساد FBI مشغول به کار شود، و این در حالیست که باید با مشکلات مالی خودش نیز دست و پنجه نرم کند.
*
آپدیت: قسمت 10 از فصل سوم اضافه شد.