زمانی که پیش از کریسمس به کارگاه بابانوئل درباره کمبود اسباببازی اطلاع داده میشود، یک الف جوان به نام مارزیپان برای یافتن گلیستن، یک گوزن برفی جادویی و نجات کریسمس وارد یک ماجراجویی هیجانانگیز میشود و…
داستان فیلم دربارهی دو دوست است که با هم ازدواج کرده و حالا سعی دارند با آوردن یک شخص هـمـجنـسگـرای مجرد به زندگیشان صمیمیت و جذابیت زندگی شان را برگردانند و …
یک مامور ویژه سازمان اف بی آی به نام سارا آشبورن به تازگی مجبور شده همکار خانم بداخلاقی به نام شانون مولینز را که اهل بوستون است در کنار خود تحمل کند و سازمان از این دو خواسته در کنار یکدیگر یک باند مواد مخدر را شناسایی کرده و منهدم کنند. اما قرارگیری این دو نفر در کنار یکدیگر به این آسانی نیست...
مردی بعد از سی سال از زندان ازاد می شود، او به جرم قتل بهترین دوست خود به زندان افتاده بود اما قاتل واقعی شخص دیگریست و حالا او به دنبال قاتل اصلی می گردد...
الکس «هیچ»، نوعی دلال ازدواج است و به مردها در مورد برقراری رابطه با زن های رؤیایی شان، مشورت می دهد. تا این که خودش علاقه مند دختر روزنامه نگاری به نام «سارا ملاس» می شود و به این ترتیب روش هایش محک خواهد خورد…
سال 2010 است و حتی حیوانات خانگی را به طور مرتب تکثیر می کنند. «آدام گیبسن» (شوارتسنگر) را به اتفاق دوستش، «هنک» (راپاپورت) یک شرکت حمل و نقل هوایی را می گرداند و خودش هدایت هلی کوپتری را به عهده دارد. اما یک شب از سر کار بر می گردد و مشابهی از خودش را در خانه می یابد …
«دکتر سوزان مکلیستر» (باروز) با مطالعه و انجام آزمایش هایی در مورد کوسه ها، در پی باززایی بافت های مغز آدمی است. او با تغییر و اصلاح DNA کوسه ها، آن ها را به درجه ی هوشمندی انسان ها نزدیک تر کرده. «مکلیستر» و گروهش سرگرم کار روی یک کوسه ی اصلاح شده هستند که حیوان به هوش می آید. کوسه به محققان حمله و آزمایشگاه آنان را ویران می کند.
«فردی هفلین» (استالون) کلانتر شهرکی در نیوجرزی است که بسیاری از مأموران اداره ی پلیس نیویورک هم ساکن آن جا هستند. «مو تیلدن» (دنیرو)، بازرس اداره ی پلیس نیویورک، در تحقیقاتش درباره ی تعدادی پلیس فاسد و کلاهبردار، به این شهرک و کلانترش، «فردی هفلین» می رسد. «هفلین» با «تیلدن» هم کاری می کند و رفته رفته پی می برد که برخی از قهرمانان زندگی اش چندان هم زندگی وارسته ای ندارند...
«کلرنس وورلی» (اسلیتر)، فروشنده ی خیر اما بی قابلیت با دختر ملیحی به نام «آلاباما» (آرکت) آشنا و دل باخته اش می شود. حتی وقتی «کلرنس» می فهمد که «آلاباما» در واقع از رئیسش پول گرفته تا با او رابطه برقرار کند، باز هم از عشق و علاقه اش به او کاسته نمی شود. «آلاباما» واقعا مایل است با «کلرنس» بماند ولی مطمئن است که رئیسش، «درکسل» (اولدمن) از این ماجرا زیاد خوشحال نخواهد شد...
داستان داشتهها و نداشتهها در دنیایی که در آن تقریباً چیزی برای داشتن باقی نمانده است. 200 سال پس از آخرالزمان، ساکنان آرام پناهگاههای مجللی که پس از سقوط زمین ساخته شده بود، مجبور به بازگشت به سرزمین مخروبه و غیرقابل سکونتی میشوند که اجدادشان سال ها پیش پشت سر گذاشتهاند و از کشف دنیایی فوقالعاده پیچیده، بسیار شاد و عجیب و البته خشنی که در انتظارشان است، شوکه میشوند.
با حرکت سیاره ای به سمت زمین، انقراض انسان ها نزدیک می شود. در حالی که اکثر آنها برای دنبال کردن وحشیانه ترین رویاهای خود احساس آزادی می کنند، یک زن آرام و ناراحت تنها می ایستد و ...
داستان این سریال درباره سه غریبه است که وسواس عجیبی در بررسی جنایت واقعی دارند. حال طولی نمی کشد که به طور ناگهانی خود را درگیر یکی از این جنایات می بینند و …
"سم" نوجوانی 18 ساله که مبتلا به اختلال اوتیسم است، به این فکر می افتد که دیگر وقت آن رسیده تا دوست دحتری برای خود پیدا کند. این تصمیم و استقلال طلبیِ "سم"، باعث می شود مادرش نیز تغییر را بپذیرد و در این راه که زندگی اش را برای همیشه تغییر میدهد کنار او باشد...
با هنرپیشگی Anthony Anderson داستان مردیُ میبینیم که میخواد یک هویت فرهنگی برای خانواده خودش درست کنه ، Anderson نقش مرد خانواده Dre ــو به تصویر میکشه و Tracee Ellis Ross هم در نقش Rainbow همسر دو نژادی اون ظاهر میشه ، سرشون خیلی شلوغه و 4 بچه با نامهای رویی ، اندره ، جک و دایانُ دارن بزرگ میکنن که این دو تای آخری دوقلو ان ، Laurence Fishburne هم نقش پدربزرگ خونواده رو بازی میکنه .
داستان سریال پیرامون زندگی روزمره Louis C.K است. هر قسمت دارای ماجرای خاص خودش است که لوئی قصه ما در اون سعی میکنه با زبان طنز مشکلات، نواقص و هرج و مرج های زندگی انسان امروزی رو به تصویر میکشه…