گروهی از خلافکاران تازه کار در حال دزدی از یک بانک هستند، و در همین حال چند کارگر مشغول کندن یک قبرستان می باشند که ناگهان جنازه ای، یکی از آن ها را گاز می گیرد و به شکل زنجیره ای تمام کارگران و بعد از آن ها تمام اهالی شهر لندن به زامبی تبدیل می شوند. بانک زن ها از دست پلیس فرار می کنند اما خود را در میان گله ای از زامبی ها محاصره شده میابند...
"پیتر پن" دو کودک را به جایی می برد که خبری از قوانین دنیای آدم بزرگ ها نیست. اما یک دزد دریایی بد ذات جنگی را مقابل آن ها آغاز کرده است...
*
نسخه دوبله پارسی "پیتر پن" (موسسههای داخلی - منوچهر زنده دل ، مریم شیرزاد و…) | سینک اختصاصی
«هملت» ( برانا )، پسر پادشاه دانمارک را به زادگاهش فرا می خوانند تا در مجلس ترحیم پدر و مراسم ازدواج مادرش ( کریستی ) با عمویش ( جیکوبی ) شرکت کند. هملت که پی برده عموی منفورش پدرش را به قتل رسانده، ابتدا خود را به دیوانگی می زند...
"ویکتور فرانکنستاین" تحت تأثیر تجربه های استادش، "والد من"، دچار وسوسه ی چیرگی بر مرگ می شود. وقتی ولگردی" والدمن" را می کشد و به دار آویخته می شود، "ویکتور" مغز "والدمن" را در سر جنایتکار قرار می دهد و موفق می شود او را به زندگی بازگرداند...
مسینا، سیسیل. «دون پدرو» (واشینگتن) و مردانش پیروز مندانه از جنگ باز می گردند. دوستان نزدیک «دون پدرو»، «کلودیو» (لنرد)، «بندیک» (برانا) و برادر ناتنی «دون»، او را هم راهی می کنند. «بی یتریس» (تامپسن)، خواهرزاده ی فرماندار مسینا و «بندیک» به هم قول می دهند که هرگز ازدواج نخواهند کرد. او «دون پدرو» با توطئه چینی می کوشد این دو را دل باخته ی هم کند...
شش دوست قدیمی که همدیگر را از زمان دانشگاه میشناسند با دو دوست جدید به یاد دوران قدیم بعد از ده سال برای آخر هفته سال نو در یک خانه بزرگ دو هم جمع میشود...
اندی میلمن یه بازیگر جاه طلب هستش که با وجود یه کارگزار بی مصرف افت شدیدی توی بازیگری داشته ولی تمام تلاششو میکنه تا این شکستها و خجالتها را جبران کنه و به دوران اوجش برسه...