داستان فیلم در سال 1968 میلادی در جریان است. جایی که “زودیاک” یکی از مخوفترین قاتلان سریالی در تاریخ آمریکا بدون هیچ ردی برای همیشه ناپدید میشود. اما در این میان یک زوج با کشف یک حلقه نوار ویدئویی که حاوی سرنخهایی است، تلاش میکنند تا با حل معماها، قاتل زنجیره ای را شکار کنند و جایزه صد هزار دلاری را برنده شوند. اما دیری نمیگذرد که شکارچیان خود تبدیل به شکار میشوند.
*
نسخه هاردساب فارسی اضافه شد.
در جریان ملاقات یک پلیس پارلمان به همراه دخترش از کاخ سفید، توطئه و حمله ای به کاخ سفید شکل میگیرد و حال این پلیس دست به هر کاری میزند تا بتواند جان دخترش و رئیس جمهور آمریکا را نجات دهد و در عین حال از آمریکا و ایران در برابر حملات اتمی محافظت کند...
قبل از اینکه "چارلز ژاویر" (جیمز مکآووی) و "اریک لنشر" (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی می بردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آنها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...
مینی سریال 10 قسمتی اقیانوس آرام یا جنگ اقیانوس سریالی برگرفته از داستانی واقعی از وقایع جنگ جهانی دوم به روایتی شیوا و رسا و صد البته دیدنی از سازنده گان سریال باند برادران(Band Of Brothers) سریال کوتاه جدیدی است...
جان دلینجر (جانی دپ) نماد خلافکاران امریکایی و بزرگ ترین سارق بانک امریکاست. دستگیر کردن دلینجر هم معنا با مبارزه با تمام بدنه ی تبهکاری شده است. دلینجر اما یک تبهکار ساده نیست او به مردم احترام می گذارد و می داند که اگر مردم او را دوست داشته باشند به راحتی هر جا بخواهد می تواند پنهان شود. از ان سو ملوین پرویس (کریستین بیل) کاراگاه دقیق و وظیفه شناس، شخصا مامور شده است تا کار دلینجر را یکسره کند.
کال جوانی مودب است. یکروز که همراه پدرش به ماهیگیری میرود؛ در راه بازگشت اتومبیل شان دچار سانحه میشود. یکسال بعد از این حادثه، او تبدیل به جوانی عصبی و بدخلق شده است تا اینکه…
یک مامور افبیآی در زمان سفر کرده و به گذشته باز می گردد تا جلوی به قتل رسیدن یک زن را بگیرد، و از طرفی در طول این ماموریت نیز عاشق همین زن می شود.
*
نسخه دوبله پارسی "فرازمان" (حسین عرفانی، منوچهر والی زاده، محمود قنبری، افشین زینوری، سعید شیخ زاده، رضا آفتابی و...) | سینک اختصاصی
داستان درباره وین و آیلین هیز است که زندگی رویایی دارند. آنها دو فرزند خود را بزرگ کرده اند و کسب و کار خوبی هم از پایه راه اندازی کرده اند. در همین حین وین توسط فردی دزدیده می شود و در جنگل اسیر می گردد. مرد آدم ربا درخواست وجه برای آزادی وین دارد و ماموران FBI برای رسیدگی به پرونده وارد خانه وین و آلین می شوند و...
زمانی که انی لرد برای داوری در محاکمه بزرگ مافیایی انتخاب میشود،توسط یک فرد که به اسم “معلم” مجبور میشود تا بقیه داور ها را وادار کند که رای بر بیگناهی دهند...
پس از درگیری نظامی روسیه درچچن، فرماندهی پایگاه های موشک های اتمی این کشور به فرمانده ای دارای تمایلات ملی افراطی واگذار می شود. به «ناخدا رمزی»، فرمانده ی زیردریایی اتمی امریکایی «USS آلاباما» دستور داده می شود که عازم منطقه شود اما تا زمان دریافت دستورات جدید از مرکز فرماندهی، از هر اقدامی خوداری کند. در آن جا، یک زیردریایی ناشناس اژدری به سوی «USS آلاباما» شلیک می کند. «رمزی» نیز تصمیم به مقابله می گیرد...
در قلب پایتخت کشور، در یکی از محکمه های دولت ایالات متحده، مردی هر کاری می کند تا شرفش را حفظ کند و مردی دیگر هر کاری می کند تا حقیقت را دریابد. «دانیل کافی» وکیل تازه کار نیروی دریایی است و بایستی در دادگاه از دو سرباز نیروی دریایی دفاع کند. آنها به قتل متهم هستند اما ادعا می کنند که به دستور فرمانده عمل کرده اند.
یک سرباز سابق امریکایی که در ویتنام جنگیده، وقتی در مترو مورد حمله موجوداتی شاخدار قرار می گیرد و پسر مردهاش را می بیند، به این نتیجه می رسد که زندگی گذشتهاش در جنگ آنطور که اعتقاد دارد، نیست.
رینا ویرک، یک دختر چهارده ساله، با دوستانش به یک مهمانی شبانه میرود ولی دیگر به خانه بازنمی گردد. هفت دختر و یک پسر نوجوان متهم به قتل وحشیانه او هستند . . .
"دکس" (کوبی اسمالدرز) زنی زیرک، پرمدعا و پرزور است که در آن سوی مرزهای آمریکا به ارتش خدمت کرده و اکنون به میهن بازگشته است. حال او در پورتلند به عنوان کارآگاه خصوصی فعالیت میکند. او که زنی تنهاست سعی میکند با اصلاح خرابکاریهای دیگران روزگار بگذراند ...
داستان سریال دربارهی "کمیل پریکر" روزنامه نگاری جوانی است که به شهر دوران کودکیاش بازمیگردد تا اخبار قتل دو کودک خردسال را پوشش دهد. اما او در حالی که تلاش دارد تا هویت قربانیان را شناسایی کند، با معماهای حل نشده دوران گذشته زندگی خودش نیز رو برو میشود...
چند ساعت بیشتر به تحویل سال نو نمانده است. بارش برف سبب می شود تا آرامش کلانتری حومه شهر دیترویت به هم بریزد. همان شب ماریون بیشاپ، رهبر یک گروه تبهکار دستگیر شده و باید به زندان منتقل شود. اما اتومبیل حامل زندانی در بوران گیر می کند و مامورین اجباراً به کلانتری پناه می برند. اما گروهی ناشناس به کلانتری حمله می کنند...
یک پزشک متخصص اورژانس به نام جو (کوین کاستنر)، هنگامی که همسرش امیلی (سوزانا تامپسون) را در یک صانحه رانندگی در ونزوئلا از دست می دهد، برای برقراری ارتباط دوباره با او تلاش می کند. جو بزودی در می یابد که همسرش قصد دارد تا از بیمارانی که در بخش اطفال بیمارستان شیکاگو هستند، برای ارتباط تقابل با جو بهر ببرد.