مستندی در مورد “بروس مک لارن”، مردی نیوزیلندی که کمپانی مک لارن را تاسیس نمود. مکلارن ریسینگ لیمیتد (McLaren Racing Limited) که با نام تجاری مکلارن-هوندا نیز فعالیت میکند، یک تیم مسابقات فرمول یک و بخشی از گروه مکلارن است که دفتر مرکزیاش در ووکینگ، ساری در انگلستان قرار دارد. این تیم دومین تیم قدیمی فرمول یک (بعد از فراری) و با برنده شدن 169 بار مسابقه، 12 بار قهرمانی راننده و 8 بار قهرمانی تیم، یکی از موفقترین تیمهای فرمول یک است.
یک مامور سابق سازمان C.I.A زندگی آرامی را در سوئیس آغاز کرده که در ماموریتی ناخواسته همسر خود را از دست می دهد و مجبور به ایستادن در مقابل شاگرد سابقش و پایان دادن به آخرین ماموریت خود می شود که اینبار رنگ و بویی شخصی دارد...
مردی، پس از انکه به همسرش تجاوز میشود او در جستجوی کمک برای انتقام در یک گروه سرویس دهی پارتیزان نام نویسی میکند، اما طولی نمی کشد که می فهمد آن ها در قبال خدماتشان از او چیزی می خواهند که...
"تری" یک دلال اتومبیل است که زندگی آرامی دارد. او همیشه از گذشته اش در حال فرار بوده و از کلاهبرداری های عمده دوری می جوید. اما در ادامه یک مدل زیبا به اسم "مارتین" که در گذشته همسایهی آنها بوده به سراغش می آید و به او پیشنهاد می دهد که رهبری عملیات سرقت از یک بانک در شهر لندن را به عهده بگیرد که در صورت موفق بودن، میلیون ها پوند پول نقد و جواهرات عاید آنها می شود...
*
نسخه دوبله پارسی "سرقت از بانک" (صداوسیما) | سینک اختصاصی
برت مونرو پیرمرد نیوزلندی است که عاشق سرعت و به جا گذاردن رکوردهای جدید سرعت بر روی زمین است. وی صاحب موتوری است که 42 سال پیش در زمان جنگ جهانی دوم آنرا خریداری کرده و در طول این سالها تغییرات زیادی در وضعیت ظاهری و موتور آن بوجود آورده، به طوری که موتورش که آنرا سرخپوست می نامد از قابلیت بالایی در سرعت برخوردار شده است و می تواند با موتورهای بسیار جدیدتر به رقابت بپردازد. برت تصمیم می گیرد در مسابقه جهانی رکورد سرعت در بارنویل آمریکا شرکت کند و موتورش را به آزمایش بگذارد اما او مشکل بیماری قلبی دارد و حضورش در این مسابقه بسیار خطرناک است در نتیجه تصمیم می گیرد و ...
کلانتر یک شهر کوچک، یک جسد را همراه با یک چمدان و 500,000 دلار پول در بیابان پیدا می کند. طولی نمی کشد که پای FBI به قضیه باز می شود و کلانتر هم درگیر ماجرا می شود...
«هری دالتن» (برازنان)، زمینشناس متخصص آتشفشانها، برای تحقیق به شهری نزدیک قلهی آتشفشان خاموش "دانته" میرود و از نشانههایی در مییابد که آتشفشان هنوز فعال است. شهردار شهر که مادری مجرد به نام «ریچل واندو» (همیلتن) است، حرف او را میپذیرد، اما دیگر مسئولان به دلیل توریستی بودن منطقه، حاضر نمیشوند مردم را به فرار از شهر وادارند و...