خلاصه داستان
داستان خانواده ای را روایت میکند که هر یک از اعضای آن خصوصیات عجیبی را دارا هستند. پدر خانواده که "هومر" نام دارد کچل است و به هیچ چیزی جز خوردن دونات و کسب پول نیست، او احمقی بیش نیست و تنها دردسر های خانواده اش را بیشتر میکند. پسرشان "بارت" نیز دست کم از پدرش ندارد و آنقدر کودن است که از انجام آسان ترین کارها نیز عاجز است. دخترشان نیز که "لیزا" نام دارد تنها ساکسیفون می نوازد و مگی نیز کوچکترین عضو خانواده است...