پلیسی به امید اینکه بتواند دل همسرش را که او را از خانه بیرون کرده است به درست بیاورد، گردنبندی را می دزدد، اما در عوض زمانی که دخترانشان توسط روح شیطانی ساکن گردنبند تسخیر می شوند، مشکلات بیشتری ایجاد می شود و...

بازیگر تئاتری به نام لیلیان کوپر، پسرش به طرز مرموزی می میرد. هنگامی که افسر تحقیق علت مرگ را اوردوز تشخیص می دهد، لیلیان تحقیقات خود را انجام می دهد که او را به فروشنده مواد مخدر سابق پسرش می رساند. لیلیان در تلاش برای یافتن پاسخ، برخی از شخصیت‌های نمادینی را که در گذشته روی صحنه بازی کرده است توهم می‌زند و به عنوان صدای درونی او عمل می‌کنند و از او می‌خواهند که انتقام مرگ پسرش را بگیرد و ...

زمانی که جردن ترنر که اپراتور 911 است، تماسی از طرف یک دختر ربوده شده دریافت می کند، متوجه می شود باید با قاتلی از گذشته اش روبه رو شود تا زندگی دختر را نجات دهد و ... * نسخه دوبله پارسی "تماس" (موسسه‌های داخلی) | سینک اختصاصی

پلیس در حال گرفتن رد یک قاتل سریالی است، و در همین حال یکی از قربانیان قاتل برای اولین بار موفق به فرار می شود و به پلیس در گرفتن او کمک می کند...

«جان کروگر» (شوارتسنگر) مأمور عالی رتبه ی برنامه ی محافظتی از «شاهدان» در امریکاست. وظیفه وکار او پاک کردن گزارش های مربوط به شاهدان است و با هر کس که بخواهد به آنان دست درازی کند، در می افتد.

«جین واتسن» (دپ) مردی است معمولی که هنگام بازگشت از مراسم خاک سپاری همسر سابقش، به «آقای اسمیت» (واکن) و «خانم جونز» (مافیا) برمی خورد که دخترش را می ربایند و به او اسلحه ای با شش گلوله و یک کارت رمز گشا می دهند و خط سیر «فرماندار گرانت» (میسن) را در اختیارش می گذارند و به او می گویند که تنها 75 دقیقه فرصت دارد فرماندار را بکشد و اگر نه دخترش را خواهد کشت.

«تام ساندرز» (داگلاس)، متخصص برنامه ریزی کامپیوتر، با همسر و دو فرزندش زندگی آرام و خوبی دارد. او در شرکتی نیمه خصوصی و نیمه دولتی کار می کند. تا این که «مردیت جانس» (مور) به عنوان مدیر اجرایی جدید شرکت کارش را آغاز می کند. او سال ها قبل دوست و نامزد «تام» بوده که بعد از به هم خوردن رابطه شان، به کلی از هم بی خبر بودند...

شخصیتی رازالود که از مهارت های گسترده خود برای کمک به کسانی که جایی دیگر ندارند استفاده می کند...

داستان زندگی یک زن با دختر نوجوانش که زندگی مجللاشان را در لوس آنجلس رها می کنند تا به ارثی که پدر خانواده برای آنها گذاشته است بگیرند. ارثیه اونها زمینی زراعی نیشکر به مساحت 800 هکتار در قلب لوییزیانا می باشد.

دکتر جیسون بال بنیان‌گذار شرکتی است که در آن او و کارمندانش با تکنولوژی بالا جلسات دادگاه قضایی را تحلیل میکنند. آنها این کار را برای درک هیئت منصفه، وکلا، شاهدان و متهمین انجام میدهند تا پیروزی مشتریانشان را تضمین کنند...

داستان سریال به رخ کشیدن قدرت میان دو شخص با نفوذ و پرقدرت از دو قطب قانون گذاران و سرمایه گذاران در دنیای امروزه میباشد. دادستانی زیرک و بلندپرواز بنام چاک رودز که سخت به دنبال گیرانداختن و رسوا کردن یکی از بزرگترین و بانفوذترین صندوق داران مالی شرکت های وال استریت در نیویوک بنام بـابی اکسلراد میباشد.

چهار دوست که در گذشته رازهایی برای خود داشتند ناگهان با شخصی نامعلومی مواجه میشوند که قصد دارد تمام رازهای آنها را فاش کند و آنها سعی میکنند تا با او مقابله کنند.

داستان این سریال درباره قاتلی خونسرد و حرفه ای به نام دکستر می باشد که هم در اداره پلیس مشغول به کار است و هم در زمان مقتضی به قتلهای زنجیرهای خود می پردازد. دکستر دارای ظاهری بسیار آرام و دوست داشتنی است، به گونه ای که همه همکارانش او را بسیار دوست می دارند ولی این ظاهر دوست داشتنی پوششی برای پنهان کردن آن چیزی است که سالها در نهاد او وجود داشته و ان چیزی نیست جز اشتیاق به کشتن، ولی نه کشتن هر کس، بلکه کشتن کسانی که سزاوار مردن هستند...

سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.

داستان اصلی این مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی چند دانشجوی پزشکی است که برای ادامه تحصیل و کسب تخصص جراحی به بیمارستان Grace شهر سیاتل ایالت واشینگتن آمریکا وارد می‌شوند. شخصیت اصلی داستان که در ضمن راوی داستان نیز هست، دختری به نام Meredith Grey است. عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد…