خلاصه داستان
“کن اندرز” زمانی رئیس شوخی های خرکی با دوستان خود بوده که این شوخی ها باعث ناراحتی و در مواردی باعث جراحات فیزیکی دوستان او شده است ، حالا گوزن کن با نگرانی منتظر پاسخی است که دوستان او به شوخی هایش خواهند داد و او می داند دوستش کارل همیشه حواسش به او هست ولی این شوخی ها عواقبی خیلی بدتر از آنچه او فکر می کرده برای او دارند و…