داستان شگفتانگیز ادوارد لیمونوف، شاعر رادیکال شوروی که در نیویورک به یک بیخانمان تبدیل شد، در فرانسه به شهرت رسید و در روسیه به یک ضدقهرمان سیاسی بدل گشت.
یک گروه راک جوان که نیمی از گروه اهل انگلستان و نیمی دیگر از گروه اهل ایالات متحده آمریکا هستند، از دانشگاه خارج می شوند تا رویاهای خود را دنبال کنند...
دانشمندی که توانایی ورود به ذهن ناخودآگاه افراد را دارد باید در همین حین که با ترس های گذشته اش روبرو میشود، جان پسر جوانی را نیز از دست یک نیروی اهریمنی قدرتمند نجات دهد...
داستان فیلم درباره پنج ابرقهرمان بین کهکشانی است که برای مقابله با یک نیروی شیطانی که قصد نابودی کهکشان را دارد، متحد شده و گروه نگهبانان کهکشان را تشکیل میدهند...
داستان فیلم درباره نویسنده ناموفقی است که بعد از استفاده از دارویی عجیب توانایی های ذهنی اش چندین برابر می شود، چندین زبان جدید یاد می گیرد و حتی پایش به وال استریت هم باز می شود. اما...
*
نسخه دوبله پارسی اضافه شد | سینک اختصاصی
برادران یهودی، در اروپای شرقی که در تسخیر نازی هاست، به جنگلهای بلاروس می گریزند. در آنجا با مبارزان مقاومت روسیه آشنا میشوند و تصمیم می گیرند دهکدهای بسازند تا از خودشان و حدود 1000 یهودی غیر مبارز، محافظت کنند.
*
نسخه دوبله پارسی "مقاومت" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
"جیسون بورن" مجبور میشود برای انجام یک عملیات از طرف سازمان سیا، به زندگی سابقش، بعنوان یه قاتل حرفهای بازگردد تا زنده بماند...
*
نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
در یک گروگان گیری، قطاری که از کنترل خارج شده، در اختیار گروهی تروریست دارای سلاح های بیو شیمیایی افتاده است. مامور کریستف (ون دام) به تنهایی ارتشی می شود تا با آنها مقابله کند و جان مسافران قطار را نجات دهد...
جنگ جهانی دوم، پس از حمله ی ژاپنی ها به پرل هاربر. دو دوست دوران کودکی به نام های «ریف مکولی» (افلک) و «دنی واکر» (هارتنت)، زنی (بکینسیل) را که هر دو به او علاقه مند هستند پشت سر می گذراند و رهسپار انجام مأموریت بمباران توکیو می شوند.
داستان فیلم در دهه 1950 در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول می شوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که بصورت تخیلی در 1950 با عنوان هاش-هاش منتشر می شده.
تومستون آریزونا، سال 1879. «وایات ارپ» (راسل) که به تازگی کار کلانتری داج سیتی را رها کرده، همراه با همسرش، برادرانش، و همسران برادرانش، وارد شهر می شود. «وایات» تصمیم دارد اسلحه را کنار بگذارد و زندگی آرامی را شروع کند، ولی با مزاحمت های کابوی ها و ورود «داک هالیدی» (کیلمر) ـ دوست قدیم «وایات» ـ به شهر، کار به جدال در اوکی کورال می کشد.
لس آنجلس. «فرانک فارمر» محافظ سابق رئیس جمهور امریکا، محافظت از «ریچل مارون» خواننده / بازیگری سیاه پوست و بسیار محبوب را می پذیرد. «مارون» ابتدا به «فارمر» توجه نشان نمی دهد اما پس از آن که شبی جانش را نجات می دهد، همه چیز عوض می شود...
در سال 1984 زیردریایی اتمی شوروی موسوم به «اکتبر سرخ» به آب انداخته می شود. فرمانده زیردریایی، ناخدا "مارکو رامیوس"، پس از کشتن افسر امنیتی زیردریایی، با هم یاری افسران ناراضی، موفق می شود از ناوگان دریایی شوروی بگریزد. و...
داستان درباره قسمت اورژانس بیمارستانی هستش که بسیار پر رفت و آمده و دکترها و پرستارها که تعدادشون محدوده، شدیدأ مشغول درمان بیماران اورژانسی هستند. همین وضعیت گهگاه باعث میشه که کد سیاه به وجود بیاد و در این وضعیت مرگ و زندگی بیماران بستگی به دانش، مهارت و سرعت عمل دکترها و پرستارها هستش. مردمی که به اورژانس آورده میشوند یا منتطرند که بمیرند یا معجزه ای بشه و اونها زنده بمونند.
*
آپدیت: قسمت 13 از فصل سوم اضافه شد.
این سریال داستان مردی به نام "کل لایتمن" است که از طریق تجزیه و تحلیل حالات چهره و حرکات بدن میتواند دروغ را از واقعیت تشخیص دهد و همین توانایی باعث می شود توسط ارگانهای دولتی استخدام شود و...
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...