"مکس" یک لژیونر است که تبدیل به یک مزدور می شود. وقتی یک مأموریت در آمریکای جنوبی اشتباه پیش می رود، "مکس" به شدت مجروح شده و تا سر حد مرگ پیش می رود ...
داستان در مورد پسر جوانی است که مادرش بیماری خاصی دارد و بزودی قرار است که بمیرد، شایعاتی درباره وجود نوعی دارو به گوش پسر جوان میرسد و او تلاش میکند تا برای نجات مادرش به دنبال دارو بگردد و...
قرن نوزدهم میلادی، بالتیمور - مریلند، دختری که از مرگ نابههنگام والدینش در غم و اندوه بسر میبرد، بصورت داوطلبانه خود را به موسسهی "Rosewood" معرفی میکند تا مورد آزمایشهای شبه علمی عجیبی فرار گیرد و...
داستان فیلم در سال 2020 اتفاق می افتد جایی که مدیر عامل بزرگترین شرکت رباتیک دنیا "الیاس وَن درن"، جدیدترین محصول خود را به جهان معرفی می کند. ابر کامپیوتری به نام "Kronos" که می تواند به تمام بدی های دنیا پایان دهد. زمانی که "Kronos" آنلاین می شود، به سرعت تعیین می کند که نسل بشر برای صلح در دنیا بزرگترین تهدید است و به سرعت تمام ربات ها را برای نابودی نسل بشر برنامه ریزی می کند و...
مادرهایی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند بعد از اتفاقی در مدرسه ی بچه هاشون گروهی به نام کلوپ مامان های مجرد رو تشکیل برای حمایت از امثالشون تشکیل میدن که اعضای اون از مامان های مجرد در رده های مختلف جامعست...
متخصص رمزگشایی کتیبه های کهن داشنگاه هاروارد، "رابرت لانگون"، با توجه به اتفاقات مرموز پیش آمده برای واتیکان، کم کم متوجه خطر بزرگی میشود که دنیــا را نیز تهدید میکند ، حال او کسی است که پرده از این راز گشوده و میبایست جهانی را از شر شیاطین نجات دهد و...
10 غریبه که با یکدیگر نسبتی ندارند ، در یک شب بارانی به خاطر نامساعد بودن جاده مجبور به اقامت در یک مسافرخانه میشوند. اما پس از مدتی ، آن ها متوجه می شوند که در مسافرخانه اتفاقات عجیب و ترسناکی در حال رخ دادن هست که…
یک سوپر جاسوس خطرناک به اسم «گابریل» ( تراولتا ) مامور می شود تا یک بودجه مخفی دولتی 6 میلیارد دلاری را که برای مبارزره با قاچاق مواد مخدر هزینه شده از حسابهای کامپیوتری دولت امریکا برداشته و در اختیار یک سناتور قرار دهد. گابریل عملیات خود را با همکاری دوست دخترش «جنیفر» ( بری ) آغاز کرده و برای انجام این سرقت بسراغ یک هکر ماهر کامپیوتری به اسم «استنلی» ( جکمن ) می رود. استنلی پس از سپری کردن دو سال حبس، تازه از زندان آزاد شده و تا آخر عمر اجازه استفاده از کامپیوتر را ندارد. اکنون او باید در طی فقط 60 ثانیه به این حسابها دست یابد .
پس از درگیری «کیپ» (ریبیزی) باا رئیس یک باند تبهکاری، برادر بزرگ ترش، «رندال رینز» (کیج) برای نجات جان برادرش، متعهد می شود که با هم کاری چند سارق حرفه ای اتومبیل یک شبه پنجاه اتومبیل گران قیمت را بدزدد...
«مایز لوگان» (لارنس)، دزد جواهر، پیش از دستگیری الماسی گران قیمت را در یک ساختمان نیمه کاره پنهان می کند. اما دو سال بعد که «لوگان» از زندان آزاد می شود، می بیند آن ساختمان به قرارگاه پلیس تبدیل شده است...
دکتر جک میکلر روانپزشک محترم تنها 10 روز با زمان بازنشستگی او فاصله دارد. یک هفته قبل از رفتن او ، با مرد جوانی روبرو می شود که اقدام به خودکشی می کند - این یک پرونده کاملاً ساده است به جز اینکه مرد جوان ادعا می کند دون خوان ، نجیب زاده افسانه ای اسپانیایی و اغواگر / عاشق زن مشهور در جهان است و...
یک زوج پس از اینکه به خانهشان رخنه میشود، از طرف پلیسی که تماسشان را پاسخ داده بود، کمک دریافت میکنند. او به آنها کمک میکند سیستم های امنیتی را نصب کنند و همینطور با زن خانواده درباره مشکلاتشان صحبت می کند و...
یک مامور سازمان اطلاعات روسیه به آفریقا فرستاده می شود تا یک انقلابی ضد کمونیست را به قتل برساند.اما با مشاهده کشتار بی رحمانه مردم محلی به دست نیروهای روسیه و متحدشان کوبا،او تغییر موضع داده و به شورشیان کمک می کند...
سن فرانسیسکو. «کارآگاه هری کالاهان» (ایست وود) که به خاطر روش های خشونت آمیزش از کار برکنار شده، برای گذراندن «تعطیلات» به شهر کوچک سن پائولو فرستاده می شود، در حالی که ظاهرا باید پرونده ی قتل مردی را پی گیری کند.
تک تیرانداز ماهر و سابق نیروی دریایی برای مدتی است که در آرامش زندگی می کند، تا اینکه از یک توطعه برای ترور رئیس جمهور مطلع می شود. اکنون او که متهم اصلی این ترور شناخته شده است، تصمیم می گیرد رد قاتل اصلی را بگیرد و دست عاملان اصلی ترور را رو کند…
*
آپدیت: دوبله پارسی قسمت سیزدهم از فصل سوم اضافه شد. (پایان فصل سوم)
سریال داستان زندگی Michelle Simms است. او قبلا یک رقاص باله بوده، ولی الان به عنوان یک رقاصه در لاس وگاس کار میکند. با دیدن بن بست در زندگیاش، تصمیم میگیرد به درخواست ازدواج خواستگار سمجش جواب مثبت بدهد و با او به شهرشان نقل مکان میکند. در آنجا با مادر شوهرش به حرفه مربیگری رقص در آکادمی شهر Paradise مشغول میشود و...
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
این سریال داستان مردی به نام "کل لایتمن" است که از طریق تجزیه و تحلیل حالات چهره و حرکات بدن میتواند دروغ را از واقعیت تشخیص دهد و همین توانایی باعث می شود توسط ارگانهای دولتی استخدام شود و...
داستان این سریال در مورد مردی به نام "پاتریک جین" است که در مورد ماجراهای جنایی تحقیق می کند و دارای استعدادهای فوق العادهای مانند "شرلوک هلمز" و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن ذهن نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد. او در گذشته تظاهر می کرده که با ارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...
زن جوانی به نام «سارا توبیاس» مورد هتک حرمت چند مرد قرار می گیرد. هنگامی که همه ی شهود ماجرا لب فرو می بندد، او به کمک «کاترین مورفی»، یک وکیل زن در صدد گرفتن حق خود بر می آید...
داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد.از روش های درمان عجیب اصلا ابایی ندارد روش هایی که شاید باعث مردن مریض شود. البته جدا از این مسایل او از هوش بالایی برخوردار است و یک نکته دیگر هم اینکه او کلا یه نمای متفاوت با بقیه ی دکتر ها دارد او در انتخاب همکاراش هم سلیقه عجیبی دارد یکی را به خاطر زیباییش و یکی دیگه را به خاطر سوئ پیشینه اش استخدام کرده و ….