داستان این فیلم دربارهی یک معلم مدرسه است که وقتی یک جفت راننده بی رحم او و خانواده اش را به یک سفر جاده ای کابوس بار می برند، مجبور می شود با یک عمل وحشیانهای از گذشته خود روبرو شود.
بازرس «کانرز» (استاتم) به همراه یک پلیس تازه کار بنام «دکر» (فیلیپ) فرماندهی عملیاتی بر علیه گروهی از سارقان بانک را بر عهده دارند. سارقان که سردسته شان فردی به نام «لورنز» (اسپاینز) است بدون دزدیدن حتی یک پنی از بانک، آنجا را ترک می کنند. اما طولی نمی کشد که مشخص می شود آنها ویروسی را در سیستم بانک وارد کرده اند، و از این طریق یک میلیارد دلار را از حساب های مختلف ربوده اند...
در سال 1933 تهیه کننده ای جاه طلب بازیگران و خدمه یک کشتی را متقاعد می کند که برای فیلمبرداری به جزیره جمجمه بروند. در آنجا آنها با "کونگ"، میمون غول پیکری برخورد می کنند که در همان ابتدا عاشق بازیگر اصلی، آن درو، می شود.
کریس که سابقاً عضو گروه نیروهای ویژه ارتش بوده پس از مدتها دوری به زادگاهش باز می گردد تا در کارخانه چوب بُری شهر کاری بیابد و زندگی آرامی را شروع کند اما بزودی در می یابد که کارخانه به دلیل وضعیت بد اقتصادی تعطیل شده است…
زنی خجالتی که از سرعت، انعطاف و حواس یک گربه برخوردار است، بین دوراهیِ یک قهرمان بودن و یا یک ضدقهرمان بودن مانده، تا اینکه توسط یک کارآگاه تحت تعقیب قرار میگیرد و...