دنیل اونیل، افسر اداره پلیس رود آیلند است که قصد دارد به تیم جستجو و نجات کی ناین بپیوندد. او با یک سگ بازیگوش به نام روبی همگروه می شود و...

داستان فیلم 2 پلیس یکی از آنها مرد مسنی هست و دیگری جوانی که زود از کوره در می رود ، شغلشان به حالت تعلیق در می آید ، برای اینکه زمانی که داشتند برای اشخاصی قلدری می‌کردند ، فیلمشان سوژه رسانه ها می‌شوند. پس از مدتی وقتی پولشان ته کشیده و هیچ راه دیگری ندارند تصمیم می‌گیرند ، به دنیای زیر زمینی خلافکاران نفوذ کرده و تا حقشان را پس بگیرند و...

یک پرستار جسور که در دهکده ای کوچک زندگی میکند، رهبری مردم را برای ایستادگی دربرابر زورگویان سیاسی که به منطقه زندگی شان علاقمند شده اند برعهده میگیرد.

داستان در مورد یک پرورش دهنده ماریجوانا است که مجبور می شود اختلافات خود با یک پلیس را نادیده بگیرد و با او همکاری کند تا یک قاتل روانی را به دام بی اندازند و...

داستان فیلم از آنجایی نشأت می گیرد که پدر "تریپ" (لوکاس تیل) در تمام طول زندگانی اش به دنبال یافتن هیولای دریا بود اما جست و جوهای آن بی ثمر بود. حال "تریپ" بزرگ شده است و توانسته با استفاده از قطعات کهنه و به درد نخور ماشین های فرسوده، کامیونی غول آسا بسازد. در ادامه و در طی حفاری نفت در نزدیکی آنجا، موجودی با استعداد از دل زمین بیرون می آید و به کامیون تریپ قابلیت هایی می دهد...

حکایت چهار دوست جوان که عمل قهرمانانه ای انجام می دهند و به واسطه ی قدرت های خارق العاده ای که در مقابل به دست می آورند، زندگی شان برای همیشه تغییر می کند. سال ها بعد در حالی که برای شکار به جنگل های شمال امریکا رفته اند، در کولاک برفی گرفتار می شوند که در جریانش، چیزی بسیار شوم عنان رها می کند...

یک مرد بیکار که مدتی است آمده تا همراه والدینش و برادر کوچکترش «فردی» زندگی کند. وقتی که والدینش از او می خواهند خانه ی آن ها را ترک کند، او شایعه ای را پخش می کند در مورد اینکه پدرش از برادر کوچکترش فردی، سـوء استـفـاده جـنـسی می کند...

نانسی درو برنامه می چیند تا زادگاهش را بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه ترک کند و به کالج برود اما شرایط مطابق خواسته اش پیش نمی رود و او و عده ای دیگر از دوستانش درگیر پرونده ی قتل فوق پیچیده ایی می شوند و ...

داستان سریال درباره‌ی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی می‌کند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی می‌باشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفته‌اش ، علی‌رغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار می‌رود و با مهارت به درمان اطفال می‌پردازد...

صدها سال بعد از زمان فعلی، انسان‌های باقی مانده راهی پیدا می‌کنند تا به قرن 21ام بازگردند. کسانی که به گذشته سفر می‌کنند خود را به ظاهر افراد در می‌آورند تا بتوانند بشریت را از اشتباهاتی که قرار است مرتکب شوند نجات دهند... * آپدیت: فصل سوم به صورت کامل اضافه شد.

قهرمان سریال لیو مور (رز مکلور)، یک دانشجوی پزشکی است که در می‌یابد زامبی بودن مزایایی دارد و از آنجایی که می تواند از مغز انسان ها تغذیه کند تا کنترل خودش را به دست بگیرد، تصمیم می گیرد به پلیس ها از این راه کمک کند و ماجراهای جالب و تازه ای را تجربه کند... * آپدیت: قسمت 11 از فصل پنجم اضافه شد.

اولیور کووین یک پسر عیاش و خوش گذران است و همیشه باعث بوجود امدن مشکلات زیادی میشود وی با دوست دختر خود هم رفتار بدی دارد.در یکی از سفر های دریایی کشتی او غرق میشود و همه فکر میکنند که او مرده است ولی او از این حادثه جان سالم بدر برده و در یک جزیره به مدت پنج سال زندگی میکند.بعد از این مدت او از جزیره نجات پیدا میکند و به شهر خود باز میگردد .الیور سعی میکند تا با خانواده و دوست دخترش که دوباره با او وارد رابطه شده است مثل گذشته رفتار کند ولی او دیگر همان الیور سابق نیست و تغییر کرده است.او شب ها لباس مخصوص خود را میپوشد و با تیر کمان خود به شکار تبهکار ها و کمک به مظلومین میرود.

سریال فوق العاده ای که به تازگی از شبکه Show case پخش شده است و توانسته در همان قسمت اول خود طرفداران زیادی را به خود جذب کند داستان این سریال درباره یک کارگاه است که در سال 2077 زندگی می کنه این کارگاه باید دزدان شهر خودشو دستگیر کنه که هر قسمت با هیجان خاصی آغاز می شود

داستان در مورد زنی با گذشته ی غمناک است، که گذرش به شهری کوچک در مین می افتد، جایی که جادو و رمز و رازهای قصه ها به حقیقت پیوسته اند...

دادستان سابق، "هایلی دین"، اکنون یک تراپیست است، اما هنگامی که یکی از بیماران او در مورد مرگ ناگهانی پدر و مادرش از "هایلی" درخواست کمک می‌کند، شغل قبلیِ او برای اثبات بی‌گناهی آن بیمار به کمک‌اش میاید...

هنگامی که "هایلی دین"، درخواست "پَم" مبنی بر رسیدگی به املاک پدر و مادرش را قبول می‌کند، دوستان "هایلی" بدون هیچ رَدی ناپدید می‌شوند، دوست پسر "پَم" تصادف سختی کرده و دوست پسر "هایلی" نیر دچار یک بیماریِ سخت می‌شود، حال "هایلی" باید دست بکار شود و از تجربیاتش برای حل ماجرا استفاده کند.