سارا که یک اشراف زاده است، یک مزرعه گاوداری در استرالیا دارد. پس از مرگ شوهرش، یک مبارز نقشه می کشد تا زمین او را تصاحب کند، اما او برای محافظت از مزرعه خود ...
هنگامی که 16 موشک هسته ای به سمت ایالات متحده پرتاب می شود و یک حمله خشونت آمیز به طور همزمان ایستگاه رهگیری موشک از راه دور او را تهدید می کند یک ستوان ارتش باید از آموزش تاکتیکی و تخصص نظامی خود برای نجات بشریت استفاده کند…
در جنوب ویتنام در خلال سال 1966، فرمانده هری اسمیت به همراه 108 نفر از نیروها و سربازان جوان که تجربه جنگ نداشته اند باید در مقابل 2500 نفر از نیروهای دشمن تا پای جان مقاومت کنند…
کاپیتان "سالازار" به همراه یگان دریایی قدرتمندش به دنبال "جک اسپارو" (جانی دپ)، دریا ها را طی می کنند تا بتواند پس از دستگیری "جکاسپارو"، او را به سزای اعمالش برساند. ولی "جک" به دنبال تیر سه شاخهی خدای دریا است که طبق افسانه ها، صاحب این تیر می تواند ارواح طلسم شده را تحت فرمان خود دربیاورد و حاکم واقعی آب ها شود...
داستان فیلم «من، فرانکشتاین/ I, Frankenstein» از این قرار است که در زمان حال در شرایطی اتفاق میافتد که گارگویلهای انتقامجو و شیاطین درندهخو یا همان دراکولا ها برای رسیدن به قدرت مبارزه میکنند.در این بین، آدام (Aaron Eckhart)، مخلوق ویکتور فرانکنشتین پس از 200 سال بین این دو نژاد که میخواهند به راز جاودانگی او پی ببرند، گیر میافتد…
گروهی از بهترین و کارآزموده ترین افراد ضربت در کنار یکدیگر جمع شده اند تا با دلال اسلحه ای که قصد به آشوب کشاندن دنیا را دارد، مقابله کنند...
*
نسخه دوبله پارسی "جی. آی. جو: ظهور کبرا" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
در حاشیه جنگ جهانی دوم، زنی انگلیسی و از طبقه اشراف به دورافتاده ترین قاره سفر می کند و در آنجا با طبیعتی وحشی و انسانهایی خشن روبرو می شود. این زن در آنجا مزرعه بزرگی را به ارث برده است. او به نگه داری از مزرعه بی میل است اما با اصرار های مردی که در آنجاست تصمیم میگیرد که آنجا را بازسازی کند و در این راه تجربیات زیادی به دست می آورند تا اینکه نیروهای ژاپنی آن سرزمین را بمباران می کنند...
یکی از شهرهای کوچک آلاسکا که در آن به مدت 30 روز از نور خورشید خبری نیست، مورد حمله عدهای از خون آشامها قرار می گیرد که بطرز وحشتناکی تشنه خون هستند.
کاپیتان باربوسا و الیزابت سوآن و ویل ترنر برای نجات جک اسپارو و مروارید سیاه به سنگاپور می روند این در حالی است که آنها برای نجات کاپیتان جک اسپارو باید یک دزد دریایی چینی را پیدا کرده و نقشه دریایی که محل کاپیتان جک را نشان می دهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعی به نام برادران وارد داستان می شوند که باعث پیروزی دزدان دریایی کارائیب در مقابل کمپانی هند شرقی می شوند و...
ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند. لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادویی اش را از او بگیرد، آنها را مجازات نخواهد کرد...
«مکس» (فاکس) یک راننده تاکسی است، که شبی در لس آنجلس توسط یک آدم کش حرفه ای (تام کروز) گروگان گرفته می شود. اکنون او باید راهی پیدا کند تا هم خودش را و هم آخرین قربانی این آدم کش را نجات دهد.
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...
در سال 1915 حین جنگ جهانی اول، سه روزنامه نگار همزمان با هجوم نیروهای انگلیسی، به محل جنگ گالیپولی می رسند. ولی به آنها اجازه انتشار داستان واقعی و افشای آن داده نمی شود که...