مونتانا، زمستانی در دهه 1870. دختر جوانی به نام ابیگیل آرچر به تنهایی با چنگ و دندان مبارزه می کند تا تنها دارایی اش از این دنیا یعنی اسب خانوادگی شان را از چنگ راهزنان خونخوار پس بگیرد.
در سال 1992، مرسر ناامیدانه در تلاش است تا زندگی و رابطه خود با پسرش را در میان شورش آشفته لس آنجلس پس از دادگاه معروف رادنی کینگ بازسازی کند. در سرتاسر شهر،آنها نقشه یک سرقت خطرناک را برای سرقت مبدل های کاتالیزوری، که حاوی پلاتین با ارزش از کارخانه ای است که مرسر در آن کار می کند، طراحی می کنند، در همین حین...
داستان این سریال رو دو شخصیت «وینتر سولجر» و «فالکون» متمرکز است و اتفاقاتی که به دنبال رویدادهای فیلم ‘’Avengers: Endgame’’ رخ میدهند را به تصویر میکشد.
این فیلم داستان شخصی را به تصویر میکشد که به تازگی از زندان آزاد شده است و در تلاش است تا دوباره خانوادهاش را کنار هم جمع کند. او در گذشته به عنوان یک مزدور قراردادی کار میکرده است تا این که حادثهای زندگیاش را به هم میریزد و…
جسدهایی در اطراف شهر پیدا شده اند که هر یک به طور منحصر بفردی مرگی وحشتناک را تجربه کرده اند. همانطور که تحقیقات در مورد این قتل ها ادامه پیدا می کند، همه ی شواهد یک مظنون را نشان می دهند، تمامی شواهد ردپای مردی به نام "جان کرامر" را نشان می دهد که بیشتر با لقب "جیگسا" شناخته می شود. اما "جیگسا" تقریبا ده سال است که مُرده است، اما...
رابط کاربری چند بعدی بین یک هنرمند کتاب های کمیک، یک رُمان نویس، و یک کارگردان که هر یک در یک بعد جداگانه زندگی میکنند اما نویسندهی یک داستان هستند ارتباط برقرار میکند...
داستان فیلم در مورد یک قمار باز است که بعد از دست دادن زندگیاش تصمیم میگیرد دخترش که اختلال بینایی دارد را به یک سفر جاده ببرد تا بتواند قبل از نابینا شدن، شفق شمالی را ببیند...
فیلم، داستان زندگی بارنی پانوفسکی را به تصویر می کشد . بارنی ( پاول جیاماتی ) یک تهیه کننده به شدت خوش گذران تلویزیون است که اعتیاد به مشروب دارد. بارنی از نظر مشکلات اخلاقی نیز زبانزد عام هست و او را به عنوان یکی از بدنام ترین تهیه کنندگان می شناسند! بارنی به تازگی با خانم جذابی به اسم کلارا ( راشل لفوری ) در رم آشنا شده است…
در دنیایی که ابرقهرمان ها برای دهه ها وجود دارند و واقعی هستند، یک حسابدار بدون قدرت های ویژه، در می یابد که شهرش توسط یک تبه کار در خطر است. همانطور که او سعی می کند توطئه ی این خلافکار را خنثی کند، خودش را در لباسی آبی و عجیب و غریب می بیند که عنوان تیک را یدک می کشد و …
در دورانی که منظومه شمسی به یک مستعمره فضایی تبدیل شده است، یک کارآگاه پلیس به نام جوزفوس میلر، مامور می شود که زنی جوان به نام جولی مائو را پیدا کند. این در حالی است که...
با پیروزی نازیها و متحدانشان در جنگ جهانی دوم، در اولین اقدام بعد از تصرف آمریکا این کشور را به سه بخش مختلف تقسیم میکنند. دولتی از سوی ژاپن ایالتهای نزدیک به اقیانوس آرام که ایالات غربی رشته کوه های راکی را در بر میگیرد در کنترل خود دارند و از سویی دیگر دولتی دست نشانده از سوی نازی ها کنترل امور ایالات شرقی رشته کوه های راکی را در اختیار دارند و منطقه ای در نزدیکی این رشته کوه را به عنوان منطقه بیطرف و مرزی بین این دو حکومت در نطر گرفته اند...
داستان در بازه زمانی یک سال پس از حمله تروریسی به اودسا، تگزاس جریان دارد. این حمله باعث نابودی شهر شد و دولت کسانی را که دارای قدرتهای خارق العاده هستند را مقصر می داند بنابراین آنها مجبور به زندگی پنهانی و یا فرار شدند. دو مورد از این شورشیان به نامهای "لوک" و "جوآن" به دنبال انتقام دوستان از دست رفته خود هستند...
اولیور کووین یک پسر عیاش و خوش گذران است و همیشه باعث بوجود امدن مشکلات زیادی میشود وی با دوست دختر خود هم رفتار بدی دارد.در یکی از سفر های دریایی کشتی او غرق میشود و همه فکر میکنند که او مرده است ولی او از این حادثه جان سالم بدر برده و در یک جزیره به مدت پنج سال زندگی میکند.بعد از این مدت او از جزیره نجات پیدا میکند و به شهر خود باز میگردد .الیور سعی میکند تا با خانواده و دوست دخترش که دوباره با او وارد رابطه شده است مثل گذشته رفتار کند ولی او دیگر همان الیور سابق نیست و تغییر کرده است.او شب ها لباس مخصوص خود را میپوشد و با تیر کمان خود به شکار تبهکار ها و کمک به مظلومین میرود.
این سریال باز سازی شده ی سریالی است که در سال 1987 با همین نام از شبکه ی CBC پخش می شد و در آن پاول پیرمن و لیندا همیلتون ایفای نقش می کردن. این بار این داستان به دست دو نویسنده ی مشهور :جنیفر لِوین و شِری کاپِر و با تهیه کنندگیه دو تهیه کننده و کارگردان مشهور cw : پاوول جی.وییت ، سی.انتونی توماس و جالب اینجاست که در این سریال ران ک و بیل هاربر که از تهیه کنندگان شبکه ی ABC هستند که در نسخه این سریال که در 1987 پخش می شد تو این سریال هم شرکت دارند . در این سریال صحنه های هیجانی فیلم در حدّ مرگ جالب تر شده و باز هم بیننده رو روی صندلی میخ کوب می کنه . داستان محوری سریال زندانی بودن یک دختر خوشگل در یک قلعه به دست یک انسان ماورا طبیعی است.
در یک روز عادی اتفاقی عجیب همه را شگفت زده میکند . طی یک عملیات نیروهای ویژۀ آمریکا در عراق، مردی پیدا میشود که 8 سال پیش مرگش اعلام شده بود. مردی که محاسنش بلند شده و از تمدن برای چندین سال دور بوده . آن مرد کسی نیس جز " اسکات برودی" .او در این 8 سال اسیر نیروهای القاعده بوده و بر اثرِ تصادف به توسط نیروهای ویژه پیدا میشود. موجِ شادی در میان مردم آمریکا میخروشد...سربازِ وطن به آغوش میهن بازگشته ، حتی رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد میگوید. اما آیا همه چیز به همین سادگیست؟
در هر قسمت از 4 زندانی خلافکار حرفهای برای به دام انداختن فراریهای دیگر کمک گرفته میشود و با آنها قرار گذاشته میشود که هر بار، هر خلافکاری را که دستگیر کنند، یک ماه از محکومیتشان کم میشود...