همزمان با رقابت شوروی و آمریکا برای رسیدن به ماه، بین مدیر مسئول پروژه آپولو 11 و متخصص بازاریابی ای که برای ساخت فیلم دروغین فرود روی ماه به ناسا آمده، رابطه ای عاشقانه شکل می گیرد...
همه لیاقت داشتن یک داستان عاشقانهی عالی را دارند. اما برای سایمن این داستان پیچیده است:کسی نمیداند او همجنسگرا است و سایمن نمیداند همکلاسی ناشناسی که آنلاین عاشقش شده، کیست.حل شدن هر دو مشکل برای او خنده، ترس، و حوادثی که زندگیاش را تغییر میدهند به ارمغان میآورد.
مراسم هشتاد و هفتم جوایز اسکار مراسمی از جانب آکادمی علوم و هنرهای سینما است که در آن جوایز اسکار به بهترینهای صنعت سینما در ایالات متحده در سال 2014 اهدا میشود. این مراسم در تاریخ 22 فوریه 2015 میلادی در سالن تئاتر دالبی هالیوود، لسآنجلس برگزار شد. امسال مراسم اسکار برای اولین بار با میزبانی نیل پاتریک هریس کمدین تلویزیون و سینمای آمریکا به اجرا در آمد.
داستان این فیلم یک دهه بعد از اتفاقات قسمت اول رخ می دهد و ما شاهد هستیم که "پرسیوس" (سام ورتینگتون) برخلاف گذشته تصمیم گرفته تا زندگی آرامی را پشت سر بگذارد و وقت بیشتری را با پسرش بگذارند. اما آن بالا در آسمان، خدایان و تایتان ها بار دیگر با یکدیگر به جنگ برخواسته اند و به نظر می رسد که اینبار تایتان ها بتوانند بعد از مدتها بر خدایان فائق آیند اما...
فانوس سبز وظیفه دارند تا صلح و تعادل را در بین دنیاهای مختلف برقرار کنند. افراد این گروه با استفاده از حلقه های سبزی که در اختیار دارند به قدرت های ویژه ای دست پیدا می کنند که از آن برای مقابله با نیروهای شیطانی و شرور بهره می گیرند. اما با ظهور یک دشمن جدید به نام "پارالاکس" این سپاهیان سبز دچار مشکلی بزرگ می شوند...
مشهورترین ابرقهرمان جهان، مرد پولادین معروف به کلارک کنت و روزنامه نگار مشهور، پس از سال ها مبارزه با ابرشرورها، هیولاها و مهاجمان بیگانه، با یکی از بزرگترین چالش های زندگی خود روبرو می شوند و...
این سریال بر اساس یکی از شخصیت های کمیک های دی سی ساخته شده است و داستان نوجوانی به نام "کورتنی وایتمور" را روایت می کند که قصد پیوستن به گروه عدالت آمریکا را دارد ....
در سریال تایتانها شاهد روایت داستان گروهی جوان و ماجراجو خواهیم بود که خیلی سریع به قدرتهای زیادی دست پیدا میکنند و پا به دنیای ابرقهرمانان میگذارند. این گروه توسط نایتوینگ هدایت میشود...
مردی به نام جو گلدبرگ که مدیریت یک کتابفروشی را در شهر نیویورک برعهده دارد، با زنی جوان به نام گوئینویر بک آشنا میشود که علاقه زیادی به نویسندگی دارد. جو خیلی زود دلباخته گوئینویر میشود و ماجراهایی را رقم میزند که...
ریپ هانتر فردی است که آینده را مشاهده کرده و میداند اتفاقی خواهد افتاد که نه تنها زمین بلکه کل دنیا را از در بر میگیرد. حال اون وظیفه دارد تیمی از شروران و قهرمانان را باهم متحد کند تا در مقابل این تهدید بزرگ مقاومت کنند...
کارا دختر 24 ساله زور ال که توسط خانواده دنورس به فرزند خواندگی گرفته شده بود بعد از 13 سال دوری از کریپتون،سعی می کند قدرت های نامحدود خودش را که تا به حال پنهان می کرده به کار بگیرد، دنورس ها به او آموزش می دهند که چگونه این قدرت ها را کنترل کند.تا زمانی که طی یک حادثه غیر منتظره کارا از قدرتش استفاده می کند و این موضوع باعث می شود او به سمت زندگی قهرمانی سوق پیدا کند...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین بری آلن با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
اولیور کووین یک پسر عیاش و خوش گذران است و همیشه باعث بوجود امدن مشکلات زیادی میشود وی با دوست دختر خود هم رفتار بدی دارد.در یکی از سفر های دریایی کشتی او غرق میشود و همه فکر میکنند که او مرده است ولی او از این حادثه جان سالم بدر برده و در یک جزیره به مدت پنج سال زندگی میکند.بعد از این مدت او از جزیره نجات پیدا میکند و به شهر خود باز میگردد .الیور سعی میکند تا با خانواده و دوست دخترش که دوباره با او وارد رابطه شده است مثل گذشته رفتار کند ولی او دیگر همان الیور سابق نیست و تغییر کرده است.او شب ها لباس مخصوص خود را میپوشد و با تیر کمان خود به شکار تبهکار ها و کمک به مظلومین میرود.
این فیلم داستان یک زوج خوشبخت را روایت می کند که پس از اینکه بهترین دوستانشان را در حادثه تصادف از دست دادند باید سرپرستی کودکشان را بر عهده بگیرند و از این به بعد زندگی آنها آرامشش را از دست داد. آنها که طرز رفتار با کودکان را بلد نیستند باید …