“متی برتن” یک بوکسور حرفه ای است که در یکی از مسابقاتش از ناحیه سر آسیب میبیند. عوارض این آسیب دیدگی بر روی زندگی و روابط با خانوادهاش سایه میافکند...
پس از آنکه یک بیماری قارچی ناشناخته مردم کره زمین را تبدیل به موجوداتی گرسنه به گوشت و خون کرده است تنها امید بشریت گروهی از کودکان هستند که علاوه بر مبتلا بودن به ویروس توانایی تفکر و تصمیم گیری هم دارند. از آنها در یکی از پایگاه نظامی کشور انگلستان به شدت محافظت می شود، تا اینکه ناگهان آن پایگاه مورد حمله قرار می گیرد و...
داستان اصلی فیلم درباره ی کارمند صبوری به نام “سیمون جیمز” (جس ایزنبرگ) که تحت تسلط همه از جمله عشقش “هانا” (میا واسیکوسکا) است؛ زندگی ناچیز “سیمون” در حال نابودی است زمانی که “جیمز سیمون” (جس ایزنبرگ) را ملاقات می کند، مردی که دقیقا از لحاظ ظاهری شبیه اوست ولی شخصیتش کاملا خلاف اوست.
پنج دوست صمیمی که در کودکی عهد بسته بودند در تمامی کلاب های شهر ، مشروبات الکلی مصرف کنند، حالا در بزرگسالی قصد اجرایی کردن عهدشان را دارند اما هنگامی که به آخرین کلاب شهر یعنی " انتهای دنیا " می رسند، دنیا رو به فروپاشی می رود در حالی که این 5 نفر تنها امید بشر برای نجات پیدا کردن از این فاجعه هستند...
"جیسون بورن" (مت دیمون) مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
نیکلاس اِنجل یکی از پلیس های برتر لندن ، پس گذراندن ماجراهایی به اجبار به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است ، اما پس از رخ دادن اتفاقات مرموزی ، او به همه چیز مشکوک می شود و به کمک همکار جدید و چاقش دنی باترمن ، به دنبال کشف راز ماجرا می رود. تا اینکه...
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است. داستان زندگی «جیم برادوک» که در دوران پریشانی نیویورک از روی ناچاری برای سروسامان دادن به زندگی خود و رسیدگی به خانواده خویش وارد صحنه بوکس شد. تلاش او بهعنوان مردی فقیر که از پایینترین لایه های اجتماع خود را به سطوح بالا صحنه بوکس رسانده، از او در بین مردم چهره ای محبوب میسازد و او به یک قهرمان ملی تبدیل میشود.
«ریچارد (کانسیدین)، پس از هفت سال خدمت در ارتش به منطقه ای روستایی - جایی که درش بزرگ شده - بر می گردد و دست به کار می شود تا انتقام برادر عقب افتاده اش، «آنتونی» (کبل) را که تعدادی از اوباش محلی او را مورد اذیت و آزار قرار داده اند، بگیرد...
داستان جنگ داخلی خاندان تارگرین که 200 سال پیش از اتفاقات مجموعه بازی تاج و تخت رخ می دهد و پیش زمینه ای از زندگی این خاندان بزرگ را به تصویر می کشد و...
شهرکی معدنی در یورکشر. دو دختر نوجوان، «مونا» (پرس) و «تمسین» (بلانت)، با هم آشنا می شوند، اما زیاد با هم جور در نمی آیند - رفتار طبقه ی کارگری «مونا» چندان سنخیتی با رفتار «تمسین» که از خانواده ای تحصیل کرده و مرفه تر می آید، ندارد. اما از آن جا که به آدم های هم سن و سال دیگری دسترسی ندارند، «مونا» و «تمسین» با هم دوست می شوند...