"ویلی سوکه" و همکارش "مارکوس" هنگامی که از کار اخراج می شوند، نقشه هایی در سر می پروانند که شاید کمی جاه طلبانه به نظر برسد. یک موسسه خیریه در شهر شیکاگو که قرار است بزودی...
این انیمیشن از نوشته های شکسپیر الهام گرفته است. داستان گروهی از موجودات افسانه ای مانند “گابلین” ها، “پری” ها، “الف” ها و “ایمپ” را بیان می کنند که ماجراهای بدبختی خنده دار خود را دنبال می کنند. این حوادث توسط نبردی برای به دست اوردن یک معجون قدرتمند به وجود آمده است...
فیلم بر اساس داستان های کوتاه مجموعه آثار "رابرت بوسول" ساخته شده است و هفت روایت در مورد فانتزی و واقعیت ، حافظه و تاریخ ، شادی و غم انسان را به تصویر میکشد.
"اسکار دیگز" (جیمز فرانکو) که یک شعبده باز سیرک است تصمیم میگیرد به کانزاس سفر کند که در بین راه بالن او دچار حادثه شده و در سرزمینی زیبا و ناشناخته سقوط می کند. او در آنجا با سه جادوگر زن مواجه می شود و فرصتی می یابد تا خود را به جادوگری بزرگ تبدیل کند...
*
نسخه دوبله پارسی (صداوسیما) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
سال 100001 قبل از میلاد. مرد غارنشینی با نسخه دندان گرازی ایمی وینهاوس برخورد کرده و میفهمد که بشریت در روز 20 آگوست 2009 از میان خواهد رفت، مگر اینکه جمجمه ای نارنجی رنگ به سر جای خود بازگردد. با بازگشت به زمان حال می فهمیم که اینها رویای ویل بوده، اما روز معود را در تقویم دیواری خود علامت زده است پس باید موضوع جدی باشد. ویل تلاش می کند موضوع را به دوست دخترش ایمی بگوید، اما موفق نمی شود. همان روز در طول میهمانی، همه چیز شروع به لرزه در آمده و رادیو اعلام می کند که پایان دنیا سرآمده است...
داستان درباره یک مجرم و همکارش است که در شب کریسمس قصد دارند به لباس بابانوئل از فروشگاهی سرقت کنند.اما وقتی آنها با پسر دردسر سازی دوست می شوند به مشکل برمی خورند و مسئول حراست فروشگاه پی به نقشه آنها می برد...
*
این نسخه از فیلم دارای دقایق اضافی میباشد.
چارلی افسر پلیس ساده ای در رود آیلند است که همه مردم او را دست می اندازند. کسی او را جدی نمیگیرد حتا نامزدش تنها پس از ازدواج با او به او خیانت میکند و در حالی که سه پسر حاصل از روابط نامشروع را پیش چارلی میگذارد با مرد کوتوله سیاه پوستی فرار میکند. این اتفاقات موجب نوعی سرخوردگی در چارلی میشود و به مرور زمان شخصیت شیزوفرنی جدید به نام هنکس در وجود او شکل میگیرد. هنکس بر خلاف چارلی شخصیتی شرور از یک پلیس خشن و مردم آزار است. اداره پلیس احساس میکند که چارلی نیاز به مدتی استراحت و سفر دارد از همین رو چارلی را به عنوان اسکورت آیرین به خاطر یک سلسله سوء تفاهمات ارتباطی (با محبوب سابقش)، تا نیویورک اسکورت کند تا در آنجا بازجوئی شود...
«کریگ» و «اسموکی» دو دوست سیاه پوست هستند که در عصر جمعه در محله خودشان نشسته اند و مشغول دود کردن و نوشیدن هستند و به دنبال کاری برای انجام دادن هستند که...
شهر کیهانی «گلوله های فضایی» با کمبود هوا برای تنفس روبه رو است و به همین دلیل، «رئیس جمهور اسکروب یوگورت» (بروکس) به فرمانده ی سفینه ی فضایی اش «دارک هلمت» (مورانیس) مأموریت می دهد تا با ربودن «شاهزاده خانم وسپا» (زونیگا) دختر پادشاه سیاره ی «درویدیا» اتمسفر سیاره را به دست آورد...
وقتی «باوموردا» (مادرش)، ملکه ی شرور، مطلع می شود که قرار است کودکی از بین «دیکینی ها» باعث سقوط او شود، دستور قتل تمام زنان باردار را می دهد. اما «الورا»، یکی از نوزادان نجات می یابد و خانواده ی «ویلو» (دیویس) او را پیدا می کنند. «ویلو» و خانواده اش که از نسل مردمانی کوچک هستند، از ترس حمله ی ملکه تصمیم می گیرند کودک را به «دیکنی ها» برسانند.