گروهی از دوستان قدیمی دانشگاهی برای پراکنده کردن خاکستر های دوستشان به کلبه ایی متروکه و قدیمی می روند. آنها تصمیم می گیند تا برای سرگرمی داستان های وحشتاک تعریف کنند اما چیزی نمی گذرد که آنها خودشان را در درون داستان های ترسناکشان پیدا می کنند و ...
خونآشام ها قرار است به رسم هر 50 سال یکبار دوباره در خانه ای روستایی یکدیگر را ملاقات کنند. در این شب افراد دیگری مثل مردی از یک گروه ویژه قاتلان خونآشام ها نیز به انان ملحق می شود و...
داستان این فیلم که در اواسط قرن هجدهم میلادی جریان دارد ، دربارهی فردی جوان و باکمالات از طبقهی پایین جامعه است که مجبور میشود تا با پسر عموی بیمارش ازدواج کند. اما در این میان او تصمیم میگیرد تا با نیت خود دست به کارهایی بزند که…
"تن تن" خبرنگار جوان بلژیکی، اینبار به همراه کاپیتان "هادوک" درگیر ماجرای راز یک کشتی غرق شده ی قدیمی و محموله ی مخفی اش میشود که توسط جد کاپیتان هادوک هدایت می شده. اما کس دیگری هم در جستجوی این کشتی است...
در قرن 13 میلادی، گروهی از شوالیان انگلیسی سعی دارند از قلعهی "روچستر" در مقابل حمله ارتشیان شاه "جان" ظالم دفاع کنند...
*
نسخه دوبله پارسی "زره پوش" (افشین زینوری، حسین عرفانی، میثم نیکنام، ناصر احمدی، محمود قنبری و...) | سینک اختصاصی
کاپیتان باربوسا و الیزابت سوآن و ویل ترنر برای نجات جک اسپارو و مروارید سیاه به سنگاپور می روند این در حالی است که آنها برای نجات کاپیتان جک اسپارو باید یک دزد دریایی چینی را پیدا کرده و نقشه دریایی که محل کاپیتان جک را نشان می دهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعی به نام برادران وارد داستان می شوند که باعث پیروزی دزدان دریایی کارائیب در مقابل کمپانی هند شرقی می شوند و...
ویل ترنر و الیزابت سوان که قصد دارند بزودی با هم ازدواج کنند بجرم کمک به کاپیتان جک اسپارو برای فرار از دست قانون بازداشت می شوند. لرد کاتر که دستور این بازداشت را داده به ویل و الیزابت می گوید اگر آنها به او کمک کنند تا جک را پیدا کرده و قطب نمای جادویی اش را از او بگیرد، آنها را مجازات نخواهد کرد...
در سال 1796 و در زمان اشغال کشور آلمان توسط ناپلئون، دو برادر کلاهبردار به اسامی «ویلهم گریم» و «جیکوب گریم» بین دهکده های مختلف سفر کرده و به هر دهکده که می رسند نمایشهای جادوئی به راه می اندازند. آنها ادعا می کنند که با عالم ارواح ارتباط دارند و با ترساندن مردم روستائی کسب درآمد می کنند...
«باسانیو» (فاینز) برای خواستگاری از «پورشیا» (کالینز) به سه هزار سکه نیاز پیدا می کند و دوستش، «آنتونیو» (آیرونز) برای تهیه ی این پول به نزول خوار یهودی، «شایلاک» (پاچینو) روی می آورد. اما «شایلاک» به شرطی این پول را در اختیار «آنتونیو» می گذارد که در صورت بازپرداخت نشدن وام در تاریخ مقرر، «آنتونیو» به جایش تکه ای از گوشت بدنش را تقدیم کند.
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...
در سال 43 میلادی، نیروهای مسلح ارتش روم تصمیم می گیرند تا دوباره سرزمین اسرارآمیز و جادویی بریتانیا را تصاحب کنند. اکنون دختری به نام کرا که دختر پادشاه کانتی است، یک تصمیم مهم علیه آنها می گیرد و...
شهر امبر و شهردار آن برای نسل های آینده دنیایی زیبا و روشن خلق کرده اند. اما اصلی ترین و قوی ترین ژنراتور شهر دچار مشکل شده و تمام لامپ های بزرگ شده شروع به روشن و خاموش شدن کرده اند. «لینا میفلیت» و «دون هارو»، دو نوجوان تصمیم به دنبال سرنخ های موجود برای گشودن راز قدیمی شهر می گیرند. هدف آنها کمک به خروج اهالی شهر قبل از خاموش شدن همیشگی لامپ هاست...
لندن، اوایل قرن بیستم. آشنایی نویسنده ای به نام «جیم بری» (دپ) با زنی بیوه به نام «سیلویا» (وینسلت) و فرزندانش منجر به خلق نمایش نامه ی «پیتر پن» می شود…