مادلین وردیه، بازیگر بی پولی متهم به قتل یک تهیه کننده معروف است. او با کمک بهترین دوستش بی گناهی اش را ثابت و برای دفاع از خود تبرئه می شود. سپس یک زندگی با شکوه و موفقیت آغاز می شود، تا زمانی که حقیقت آشکار شود و ...

نیک و آدری که اکنون به عنوان کارآگاهان تمام وقت کار می‌کنند، در تلاشند تا آژانس خصوصی خود را راه اندازی کنند. در این میان زمانی که دوست آن‌ها در مراسمی ربوده می‌شود، نیک و آدری خود را در مرکز یک آدم‌ربایی خطرناک می‌بینند…

مادلین، زنی مسن در پاریس است که به خانه سالمندان نقل مکان می کند. در مسیر، او از راننده تاکسی می‌خواهد تا به مکان‌های مختلف شهر که برای او در زندگی‌اش معنی داشته‌اند، سفر کند.

یک بیمار در بیمارستان روانپزشکی که وانمود می کند دیوانه است به همراه مسئول مراقبت از این بیمار ، یک مآموریت را آغاز میکنند تا جلوی یک سرقت بزرگ را بگیرند و ....

یک مامور پلیس بالاخره فرصت میکند تا همسرش را به یک مسافرت دور اروپا ببرد اما بزودی ملاقات با یک فرد ناشناس در هواپیما و سپس قتل مرموز یک پیرمرد ثروتمند، شرایط سفر را برای آن ها پیچیده میکند…

داستان در مورد فردی است که خجالت میکشد اگر کسی بفهمد که خانواده او از طبقه ضعیف اجتماعی هستند و به همین خاظر به همه می گوید که یتیم است و...

فیلم داستان زنی است که آرزو دارد به یک تیم مداخله پلیس که با نام اختصاری RAID شناخته می شود، ملحق شود. اما متاسفانه او زیادی دست و پا جلفتی است و همچنین خانواده اش و یک عضو سابق RAID نیز با این کار مخالفند...

ویولت یک زن 40 ساله پرکار که در صعنت مُد فعالیت دارد عاشق یک نابغه کامپیوتر می شود و...

"رومین فوبرت"، مَردی 39 ساله و مُجرد است که دارای اختلال وسواس است، به گونه‌ای که حتی نمی‌تواند با هیچ زنی رابطه برقرار کند. اما تنها دوست و دکترش "دمیتری زونکا" سعی می‌کند تا به او کمک کند و...

داستان درباره‌ی یک لاک پشت به نام "سام" می باشد که می خواهد سفری تفریحی به دور دنیا داشته باشد. این سفر برای او 50 سال طول می کشد و در طول این سفر ماجرا ها، اتفاقات و خاطره های فراوانی پیش می آید...

24 سپتامبر 1914 ارتشهای آلمان بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم میجنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل میکنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک میکند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر میشنوند و با پرچمهای سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان میروند.آنشب سربازان 3 ارتش در کنار هم شام میخورند و کریسمس را جشن میگیرند ولی هر 3 فرمانده توافق میکنند که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند...