بیلی بتسون ده ساله فقط یک کلمه ساده را بر زبان میآورد و سپس تبدیل میشود به شزم، یک ابرقهرمان قوی هیکل، بالغ و قدرتمند. و خیلی زود، سوپرمن، واندر وومن، بتمن و بقیه اعضای لیگ عدالت متوجه حضور شزم در دنیا میشوند و از او دعوت میکنند تا به لیگ عدالت بپیوندد. اما برای اینکه تبدیل به یکی از اعضای این تیم شود، بیلی باید هویت واقعی خودش را فاش کند. در حالی که با مستر مایند شرور و بلک ادم مبارزه میکند، بیلی یاد میگیرد که باید به بقیه هم اعتماد کند و …
یک هکر جوان شبکهی اجتماعیای ابداع میکند که بجای دوستان، دشمنان را در مقابل یکدیگر قرار میدهد، اما هنگامی که دشمنان او یکی پس از دیگری شروع به مُردن میکنند، او تلاش میکند تا بفهمد چه کسی یا چه چیزی پُشت این قضایا است اما خیلی دیر شده و...
"جان هنری" به امید آنکه رابطه اش را به پدرش سر و سامان دهد به زادگاهش باز می گردد، اما یک گروه محلی باعث وحشت در شهر شده اند. "جان هنری" تنها کسی است که می تواند آنها را متوقف کند، اما او هم اسلحه و هم رفتارش به عنوان یک آدمکش را کنار گذاشته است و...
تام و جری که در کنار یک دختر جوان به نام "آتنا" زندگی می کنند تخمِ عجیبی پیدا می کنند که از آن یک بچه اژدها متولد می شود. اما این بچه اژدها به دست یک جادوگر شرور و خبیث می افتد...
بتمن همه تلاش خود را به کار می گیرد تا بمبی که توسط جوکر کار گذاشته شده است پیدا کند. در این میان، آماندا والر گروهی از تبهکاران را استخدام می کند تا به پناهگاه آرکام نفوذ کنند و اطلاعات مهمی که ریدلر دزدیده است، پیدا کنند، اما...
بئو ولف جتگجو باید هیولایی بنام گرندل، که مردم شهر را قتل عام کرده، را شکست دهد و پس از آن نوبت به مادر گرندل میرسد که برای گرفتن انتقام پسرش باز می گردد.
داستان از این قرار است که یک نوع بیماری وارد زمین شده و کودکان به آن مبتلا شدند در این حین افرادی کودکان را جمع آوری میکنند و به آنان می گویند که میتوانند بیماری زخم کیهانی را درمان کنند و سپس آنان را به چشمه ای میبرند و به همه میگویند از آبی که خاصیت تلسم کردن را دارد بنوشند تا آنان را سربازان خویش کنند. در این حین شخصیتی به نام کلود که خود را مسئول این اتفاق میداند برای نجات کودکان به دنبال آنان میگردد...
«ناخدا باربوسا» (راش) کشتی «ناخدا جک اسپارو» (دپ) به نام «مروارید سیاه» را در اختیار می گیرد و بعدا به شهر پورت رویال حمله می برد و «الیزابت سوان» (نایتلی) دختر فرماندار (پرایس) را می رباید. «ویل ترنر» (بلوم) دوست دوران کودکی «الیزابت» با «جک» متحد می شود تا «الیزابت» را نجات دهند و «مروارید سیاه» را دوباره به چنگ آورند. اما نفرینی باعث شده «باربوسا» و خدمه اش برای همیشه در پرتو هر نور مهتابی به اسکلت هایی زنده تغییر شکل یابند...
در جریان سفر با کشتی تایتانیک، "رز" ( کیت وینسلت)، دختری از خانواده ای ثروتمند که برای ازدواجی اجباری رهسپار آمریکا است اقدام به خودکشی می کند. اما "جک" (لئوناردو دی کاپریو)، مسافری فقیر از قسمت درجهی سه کشتی او را نجات می دهد. این دو به یکدیگر دل می بندند. کمی بعد، تایتانیک به یک کوه یخ شناور بر می خورد و رفته رفته غرق می شود و...
«آکادمی اسکایلندرز» مجموعه انیمیشنی کمدی ماجرایی محصول مشترک استودیوهای TeamTO و Blizzard است که پخش آن از سال 2016 در شبکه نتفلیکس آغاز شده است و بازیگرانی چون «جاستین لانگ»، «اشلی تیزدیل»، «نرم مکدانلد»، «جاناتان بنکس»، «ریچارد استیون هورویتز»، «بابکت گولدثویت»، «گرگ الیس» و «کریس دیامانتوپولوس» در این مجموعه به صداپیشگی پرداختهاند. «آکادمی اسکایلندرز» تاکنون نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه برنامههای روزانه امی شده است. این مجموعه انیمیشنی براساس یک بازی ویدیویی با عنوان «اسکایلندرز» ساخته شده است، اما ماجراهای آن جدا از خط داستانی بازی ویدیویی مذکور اتفاق میافتد. شایان ذکر است که در مجموعه انیمیشنی «آکادمی اسکایلندرز» و بازی ویدیویی «اسکایلندرز» از صداپیشگان متفاوتی استفاده شده است تا هویت آنها مستقل از یکدیگر به نظر برسد.
*
آپدیت: دوبله پارسی قسمت 08 از فصل اول اضافه شد.
برنامه ای که خواهر و برادر دوقلوی قصه ما، دیپر و میبل پاینز برای تابستانشان کشیده بودند وقتی که پدر و مادرشان آن ها را به شهر گرویتی فالز در ایالت ارگن می فرستند به کل به هم می ریزد. آن ها به پیش عمو بزرگشان، استن، می روند که در مکانی به نام کلبه اسرارآمیز زندگی می کند و آن جا را اداره می کند؛ جایی مناسب برای گول زدن توریست های احمق تا پولشان را به وسیله وسایل و مجسمه های عجیب موزه اش به جیب بزند. اما با گذشت کمی زمان، دیپر و میبل درمی آبند که واقعا در این شهر خبرهایی هست و مسایل اسرارآمیز زیادی در آن وجود دارد و حالا که این حقیقت را می دانند باید از یکدیگر پشتیبانی کنند…
داستان سریال درباره ی افسر نیروی دریایی Steve McGarrett هست که در پی قتل پدرش از محل خدمت به هاوایی برمیگرده . فرماندار هاوایی بخاطر سوابق خانوادگی اون مجوز راه اندازی گروهی برای مقابله با جرم و جنایت در هاوایی و همچنین پیگیری قتل پدرش رو میده .. اون یک گروه 4 نفره رو تشکیل میده و اختیارات نا محدودی که دارن به مقابله با خلافکاران اون جزیره میپردازن . در هر قسمت از سریال داستانی متفاوت جدا از داستان اصلی سریال دنبال میشه .
پس از یک انفجار بزرگ، همه انسان ها از طریق یک سم خطرناک به نام نانیت، به هیولاهایی عجیب و غریب تبدیل می شوند. در پی این ماجرا، یک پسر جوان با توانایی منحصر به فرد خود تلاش می کند تا خطری که آنها را تهدید می کند از بین ببرد و...
سرویس جنایی تحقیقاتی نیروی دریایی لس آنجلس نام تیمی است در سواحل غربی لس آنجلس که وظیفه آنها مبارزه با قاچاق یا آلودگی است. بر اثر ربوده و کشته شدن یک افسر نیروی دریایی، پروژه حساس آنها به خطر بیافتد ولی…
داستان این سریال درباره قاتلی خونسرد و حرفه ای به نام دکستر می باشد که هم در اداره پلیس مشغول به کار است و هم در زمان مقتضی به قتلهای زنجیرهای خود می پردازد. دکستر دارای ظاهری بسیار آرام و دوست داشتنی است، به گونه ای که همه همکارانش او را بسیار دوست می دارند ولی این ظاهر دوست داشتنی پوششی برای پنهان کردن آن چیزی است که سالها در نهاد او وجود داشته و ان چیزی نیست جز اشتیاق به کشتن، ولی نه کشتن هر کس، بلکه کشتن کسانی که سزاوار مردن هستند...
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
*
آپدیت : قسمت 12 از فصل دوازدهم
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...
داستان انیمیشن در مورد گورخریست که به شکل نصفه، راه راه است. قبیله او کمبود بارش باران را به گردن او انداخته و او هم برای اینکه بقیه راهراههای خود را بیابد عازم راهی میشود.
یان ولیز برای زندگی به شهر لندن مهاجرت میکنند و گارفیلد نیز به همراه آنها عازم این شهر میشود. در این میان یک پیرزن ثروتمند تمام دارایی خود را به گربهاش «پرنس 12» میبخشد. این امر حسادت تنها وارث او «لرد دارگیس» را بر میانگیزد. به همین دلیل «لرد دارگیس» درصدد قتل «پرنس 12» برمیآید و او را در درون رودخانه میاندازد. در همین حال گارفیلد و ادی به گشت و گذار در خیابانهای لندن مشغولند. درنهایت، طی حادثهای گارفیلد و پرنس جا به جا میشوند و گارفیلد به سمت قلعه و در واقع به سوی خطر روان میشود…