در حالی که ولورین (با بازی هیو جکمن) در حال بهبودی از جراحاتش است، مجبور میشود با ددپول (با بازی رایان رینولدز) برای شکست دادن یک دشمن مشترک متحد شود و…
پیتر پارکر از دکتر استرنج می خواهد که هویت ابرقهرمانیاش با عنوان مرد عنکبوتی را مجدداً از عموم مردم پنهان سازد. البته این تصمیم او، پیامدهای خطرناکی را به دنبال دارد که...
داستان قسمت چهارم درست پس از بشکن تانوس و ناپدید شدن نیمی از جهان روایت میشود. حال گروه انتقامجویان که نیمی از اعضایش را از دست داده است ، باید دوباره متحد شده و با کمک یکدیگر ناپدیدشدگان را بازگردانند و آنها را دوباره زنده کنند. اما…
«هان سولو» در جریان یک سفر ماجراجویانه به دنیای زیرین، سالها قبل از پیوستن به «جنگ ستارگان: شورش»، کمک خلبان آیندهاش یعنی «چوبوما» و « لندو کالریسیان» را ملاقات میکند و...
"پیتر پارکر" (تام هلند) پس از تجربه ای که با گروه انتقام جویان داشت به خانه بازمیگردد تا با عمهی خود زندگی کند. او در همین حال که تحت نظر مربی اش "تونی استارک" (رابرت داونی جونیور) است، سعی میکند با هویت جدیدش کنار بیاید...
فیلم ماجرای مردی بنام نیک می باشد که هرکسی او را می شناسد، آرزوی مرگش را دارد، از روسای باند های خلافکار و قاتلان قراردادی گرفته تا پلیس های فاسد. نیک دختری دارد که خیلی وقت پیش از او جدا شده. او خودش را به مبلغ 1 میلیون دلار بیمه کرده است اما اگر بخواهد بیمه به دخترش تعلق بگیرد، باید حداقل 21 روز زنده بماند...
داستان فیلم، روایت زندگیِ پسر کوچکی به نام موگلی است که تا 10 سالگی در جنگل و در کنار حیوانات و توسط خانواده ای از گرگ ها بزرگ شده است. اما اکنون او باید برای اینکه توسط شیرخان کشته نشود، جنگل را ترک کند...
یک آشپز که شغلش را در رستوران از دست داده، تصمیم میگیرد یک رستوران سیار را در یک کامیون راه اندازی کند، و از این طریق خانواده اش را هم دوباره سر و سامان ببخشد...
دنیای "تونی استارک" (رابرت داونی جونیر) توسط یک تروریست نیرومند مشهور به "ماندارین" ( بن کینگزلی ) از هم پاشیده می شود. استارک تصمیم می گیرد دوباره شروع به بازسازی کرده و این رقیب سرسخت را شکست دهد...
این فیلم که بر اساس داستان واقعی «جوردن بلفورت» ( لئوناردو دی کاپریو ) ساخته شده است، از زمان قدرت گرفتن او بعنوان دلال سهام، و تا زمانی که بخاطر درگیر شدن در خلاف و فساد سقوط کرد را به تصویر می کشد...
سندی پترسون که تاجری میانسال است از دنور راهی میامی می شود تا با زن فریبکاری که هویت او را دزدیده و در قالب خانم خانه دار بی آزاری زندگی می کند، رو به رو شود...
این فیلم داستان زندگی یک سرباز آمریکایی به نام «جان کارتر» است که به شکلی تصادفی سر از سیاره مریخ در می آورد، و در آنجا جهانی باشکوه و قابل سکونت را پیدا می کند که موجوداتی به بلندی 12 فوت در آن زندگی می کنند.
«سم» که یک تاجر است، بعد از مرگ پدرش برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به شهر مادری اش می رود. او بعد از مدتی اقامت در آنجا می فهمد که خواهری دارد که هیچ موقع از وجودش اطلاع نداشته است...
در سال 1875 در یک دهکده ی کوچک در نیومکزیکوی آمریکا غریبه ای ناشناس که دست بندی عجیب بر دست دارد وارد شهر می شود به همه ی ساکنان دهکده هشدار میدهد که خطری بزرگ آنها را تهدید می کند و آن هم حمله بیگانگان فضایی است. به زودی بیگانگان به دهکده حمله می کنند و حالا این غریبه ی ناشناس تنها امید مردم است. او با کمک کلانتر و گروهی از مردان مسلح سعی می کند تا به هر شکل ممکن از محل زندگی خود در برابر تهدید فرازمینی ها مراقبت کنند...
مخترع میلیاردر، «تونی استارک» که اکنون تمام دنیا از زندگی دوگانه او بعنوان «مرد آهنی» خبر دارند، از طرف دولت تحت فشار قرار می گیرد تا تکنلوژی ای که بدست آورده را به ارتش بدهد. استارک که نمی خواهد به این راحتی اختراعش را در اختیار دیگران بگذارد، تصمیم می گیرد به همراه دوستانش در مقابل دشمنانی قدرتمند بایستد.
گروهی از خوکچههای هندی از سوی دولت آمریکا تحت عنوان ماموریت جاسوسی خاصی اعزام میشوند. آنها باید با یک مدیر شرکت شیطان صفت و سودجو که میخواهد با اختراع لوازمهای خانگی خود جهان را به تصرف درآورد مبارزه جاسوسی کنند.
*
نسخه دوبله پارسی (گلوری) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
پیتر بعد از هشت ماه تصمیم به ازدواج با دوست دخترش میگیرد ،ولی در این میان مشکل مهم این است که پیتر هیچ دوست صمیمی برای خود ندارد که بتواند به عنوان ٌٌساقدوش پیتر را همراهی کند! به همین دلیل پیتر دست به کار شده و در اینترنت و … شروع به گشتن کرده و در این میان با مردهای مختلفی قرار میگذارد تا در نهایت بتواند یکی از آنها رابه عنوان دوست صمیمی و همینطور ساقدوش خود انتخاب کند. در این بین با مردی به نام سیدنی آشنا می شود و این بار به خاطر از دست ندادن سیدنی دچار مشکلاتی میشود...
«تونی استارک» که یک مخترع و کارخانه دار میلیاردر است، به وسیله چند نفر دزدیده می شود و آنها او را مجبور می کنند که سلاحی اسرار آمیز بسازد اما به جای آن استارک زره ای آهنین می سازد و به وسیله این زره از چنگشان می گریزد و به آمریکا بر می گردد و تصمیم می گیرد از این زره برای مبارزه با شر استفاده کند.
"بروک" (جنیفر انیستن) و "گری" (وینس وون) تصمیم می گیرند مثل دو دشمن در کنار یکدیگر زندگی کنند و آن قدر بر مواضع خود پافشاری کنند تا شاید یکی از آندو به شکست اعتراف کند. اما "بروک" سرانجام پی می برد که در واقع برای تصاحب آپارتمان و متعلقاتش نیست که مبارزه می کند بلکه بخاطر نجات رابطهاش با مردی است که زمانی او را عشق زندگی خود تصور می کرده و...
"بوگ" یک خرس بامزه و اهلی، خود را در جنگل سه روز قبل از آغاز فصل شکار حیوانات می یابد و مجبور است برای نجات از این وضع به یک گورزن وراج با نام "الیوت" اعتماد کند که دوستی و روابط این دو شخصیت مضحک با یکدیگر در نوع خود جالب و بامزه است...
*
نسخه دوبله پارسی "فصل شکار 1" (حامد عزیزی، امیرحسین مدرس، فریبا طاهری، مجید حبیبی، وحید رونقی، آرزو آفری، محمدرضا علیمردانی و علی میلانی) | سینک اختصاصی
«آقای بادوینگ» (رابینز) را برای مأموریتی تجاری فرا میخوانند. «والتر» دوازده ساله (هاچرسن) و برادر کوچک ترش «دنی» (بوبو)، در غیاب پدر به نوعی بازی فکری میپردازند که «دنی» در زیرزمین پیدا کرده است. اما بچه ها خیلی زود در مییابند که بازی «زادورا» قابلیت های نامتعارفی دارد و ناگهان خانهاشان را در فضا میبینند و…
بادی (ویل فرل) در پرورشگاهی در نیویورک زندگی می کند. شب کریسمس می پرد در کیسه بابانوئل و او هم از همه جا بی خبر، بادی را با خودش به قطب شمال می برد. در آنجا پری ها تصمیم می گیرند که بادی را بزرگ کنند و به او هم نگویند که در حقیقت انسان است. سال ها بعد وقتی که بادی از این راز باخبر می شود تصمیم می گیرد به نیویورک بازگردد تا پدر واقعی خودش را پیدا کند...
«هری سنبورن» (نیکلسن) خیال دارد دو روز تعطیل آخر هفته را با «مارین» (پیت) در ویلای کنار دریای مادر او بگذراند ولی از بخت بد قلبش در آن جا درد می گیرد. «اریکا بری» (کیتن)، مادر «مارین» با اکراه می پذیرد چند روزی از او مواظبت کند. اما خیلی زود «هری» در می یابد که به «اریکا» علاقه پیدا کرده است.
«مت مرداک» فردی نابینا است که سالها قبل زمانیکه سعی می کرده جان یک پیرمرد را از تصادف با یک کامیون نجات دهد این اتفاق برای او افتاده است. پرتوهای رادیو اکتیو منشتر شده از مواد شیمیایی داخل کامیون باعث این امر شده اما در عوض مت تواناییهای ویژه ای پیدا کرده است. اکنون او بعنوان یک مشاور حقوقی در نیویورک زندگی می کند. اما زمانیکه پدرش به قتل می رسد، او از قدرت و تواناییهایش برای مبارزه با تبهکاران استفاده می کند بنابراین در روز او از بیگناهان دفاع می کند و در شب تبه کاران را مجازات می نماید.