داستان فیلم براساس واقعیت بوده و در مورد دو خبرنگار به نام های مگان توهی و جودی کانتور است که در مجله نیویورک تامیز فعالیت کرده و به افشای سوءاستفاده جنسی هاروی واینستین از زنان پرداختند. در نهایت این اتفاق سبب راهاندازی جنبش MeToo شده و دههها سکوت در مورد موضوع تجاوز جنسی در هالیوود را از بین برد و…
زمانی که "کالین وارنر" با بی عدالتی به به جرم قتل محکوم می شود، بهترین دوستش "کارل" زندگی عادی خود را رها میکند و تمام تلاشش را میکند تا بی گناهی "کالین" را اثبات کند و...
"الکس جی مورفی" (Joel Kinnaman) پلیس وظیفه شناسی است که در حین انجام یک ماموریت مهم تا آستانه مرگ پیش می رود. دانشمندان با همکاری اداره پلیس، با انجام یک عمل جراحی بی نظیر مانع از مرگ وی شده و بخش اعظم بدن وی را با کمک آهن آلات مرمت می کنند. آلکس مورفی پس از بهبودی، تبدیل به موجودی نیمه آهن و نیمه انسان می شود و قدرت تازه ای کسب می کند.
"جانی" برای کارش در ام آی فایو، واقع در جزیرهی "ترک و کوکو" در تبعید و خفا به سر میبرد و در برخورد با یک مامور سازمان سیا مجبور به شرکت در جلسات آمریکایی مهم میباشد و...
داستان فیلم که بر اساس واقعیت ساخته شده، گروهی از رنان معترض را نشان میدهد که بر علیه سانسور "سینهی زنان" در رسانهها، دست به تظاهرات و تشکیل جنبشی از زنان معترض، زدهاند...
این فیلم درباره رئیس پر افتخار اداره آگاهی ( که بعدها به عنوان FBI شناخته شد ) به نام «جی. ادگار هوور» است. «جی. ادگار» ( لئوناردو دیکاپریو ) در سال 1924 به ریاست FBI برگزیده شد و به مدت 48 سال این سمت را در اختیار داشت. وی در این مدت توانست امنیتی قابل قبول در ایالات متحده بوجود بیاورد که تحسین فراوان مقامات را درپی داشت. اما در عین حال شایعاتی هم مبنی بر اینکه «جی. ادگار» تمایلات همجنس خواهانه ای هم دارد منتشر شده بود که این مسئله هرگز مشخص نشد. این فیلم به بخش هایی ناشناخته از زندگی «جی. ادگار هوور» می پردازد.
در سان فرانسیسکو، یک نقاش کارتون بنام «رابرت گریاسمت» (جیک جینلنهال) به یک کارآگاه آماتور تبدیل شده و غرق در گرفتن رد قاتلی سریالی بنام «زودیاک» میشود.
*
نسخه دوبله پارسی Directors Cut بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
چهار شگفت انگیز با موجودی قدرتمند معروف به موج سوار نقره ای روبرو می شوند و پی می برند که آنها تنها موجودات با قدرت های خارق العاده در کهکشان نیستند و...
داستان زندگی واقعی دیتر دنگلر (کریستین بیل) خلبان جنگنده نیروی هوایی آمریکا که در اولین پرواز عملیاتی خود بر فراز لائوس، سقوط کرده و اسیر می شود. امتناع وی از امضای انزجار نامه ای علیه ارتش آمریکا موجب فرستاده شدن وی به بازادشتگاهی کوچک در میان جنگل می شود. جایی که گروه بسیار کوچکی از اسرا حدود 2 سال در آنجا زندانی بوده اند، ولی دیتر قصد اقامتی طولانی در چنین مکان مخوفی را ندارد. نقشه وی برای فرار از سوی تنی چند به دلیل مخاطرات فراوان با استقبال روبرو نمی شود. اما یکی از زندانی ها به نام مارتین دیون موافقت خود را برای اجرای نقشه فرار اعلام می کند. ولی این فقط یک آغاز است...
یک سوپر جاسوس خطرناک به اسم «گابریل» ( تراولتا ) مامور می شود تا یک بودجه مخفی دولتی 6 میلیارد دلاری را که برای مبارزره با قاچاق مواد مخدر هزینه شده از حسابهای کامپیوتری دولت امریکا برداشته و در اختیار یک سناتور قرار دهد. گابریل عملیات خود را با همکاری دوست دخترش «جنیفر» ( بری ) آغاز کرده و برای انجام این سرقت بسراغ یک هکر ماهر کامپیوتری به اسم «استنلی» ( جکمن ) می رود. استنلی پس از سپری کردن دو سال حبس، تازه از زندان آزاد شده و تا آخر عمر اجازه استفاده از کامپیوتر را ندارد. اکنون او باید در طی فقط 60 ثانیه به این حسابها دست یابد .
«جان شفت» (جکسن)، برادر زاده ی همان کارآگاه خصوصی مشهور (راندتری)، یکی از کارآگاهان خبره ی پلیس است که با هم کارش، «کامرون واسکز» (ویلیامز)، مأمور رسیدگی به پرونده ی قتل دانشجویی سیاه پوست می شود. در جریان پی گیری طولانی این پرونده، «شفت» به صرافت می افتد که از خدمت در نیروی پلیس کناره گیری و یک آژانس کارآگاهی باز کند...
"راوی"، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و "تایلر دردن" (برد پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
«جیک رودل» (مگوایر)، پسر یک مهاجر فقیر آلمانی، در میزوری بزرگ شده است. «جک بول چایلز» (آلریش)، پسر مزرعه دار محلی، مثل برادر به «جیک» نزدیک است. وقتی در جنگ داخلی، مزرعه نابود می شود و پدر «جک» به دست اوباش شمالی به قتل می رسد، دو پسر مغرور جنوبی به جبهه می روند.
در سال 1978 اف بی ای مبارزه زیر زمینی علیه تشکیلات تبهکاران حرفه ای آغاز می کند. در این میان "دانی براسکو" (جانی دپ) ماموریت می یابد تا با نزدیک شدن به "بنجامین لفتی" (ال پاچینو) که برای مافیا کار میکند اطلاعاتی بدست آورد. این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته گردیده است.
*
نسخه دوبله پارسی "دنی براسکو" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
دکتر «جوآن تورنتن هاردینگ» (هانت) در اوکلاهما با همسر سابقش، «بیل هاردینگ» (پاکستن) برخورد می کند. آنان درباره ی گردبادهای عظیم تحقیق می کنند؛ گردبادهایی که نزدیک بیست سال قبل هنگامی که «جو» پنج ساله بود، پدرش را به کام خود فرو برده بود.
تکه های مختلفی از زندگی یک خانواده ی نمونه ای ساکن بروکلین در دهه ی 1940 از دیدگاه پسر کوچک خانواده، «جو» (گرین)، روایت می شود و طی آن ها مشغله ها و علایق اعضای مختلف خانواده و بستگان «جو» از جمله برنامه های رادیویی محبوب شان مورد اشاره قرار می گیرد...
این سریال، داستان یک مهندس نرم افزار به نام لیلی چان را روایت می کند که در شرکتی بزرگ به نام آمایا مشغول به فعالیت است و پس از مرگ اسرارآمیز دوست صمیمیاش در اولین روز اشتغال در این شرکت، تصمیم می گیرد که...
دایان لاکهارت وکیلی است که بخاطر یک کلاهبرداری تمام ثروت و مال و اموال خودش را از دست می دهد. او اکنون باید همه چیز را از صفر شروع کند و به دنبال کار بگردد و...
داستان سریال درباره مردی با نام Ray Donovan میباشد. او به نوعی یک آچار فرانسه میباشد.او یکی از افرادی است که مشکلات افراد ثروتمند را که آنها در ان دچار مشکل میشود حل میکند.کار ها و گند کاری های آنان را درست میکند به طوری که هیچ چیز معلوم نشود...
الیزابت کین که به تازگی همکاری با اف بی آی را شروع کرده، پس از مدتی کوتاه با چالشی سخت روبرو می شود. یک مجرم سابقه دار که دهه ها است از چنگ قانون گریخته، خود را تسلیم قانون می کند اما با این شرط که فقط با الیزابت کین همکاری کند و...
داستان این سریال در اواخر سال 1800 در شهری بی قانون و پر از جرم و جنایت به نام ددوود رخ می دهد که توسط شخصی تبهکار به نام ال ادره می شود. اما این شهر به دلیل وجود معادن طلا، مقصد بسیاری از مهاجران گوناگون است که...
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...
«والی» نابینا (پرایر) و «دیو» ناشنوا (وایلدر) به اتهام قتل مردی شیاد دستگیر می شوند. این دو تصمیم می گیرند که از پاسگاه پلیس فرار کنند و خود قاتل واقعی را به دام بیندازند...