گردا و کریستوفر برای جشن گرفتن سالگرد ازدواج شان به رم که در گذشته گردا در آن شهر مشغول به تحصیل بود سفر میکنند. اما زمانی که گردا با معلم و معشوق سابقش یوهانس برخورد میکند، او به یاد زندگی گذشته اش می افتد و ...
کارآگاه لورا پس از ابتلا به افسردگی پس از زایمان در مرخصی استعلاجی به سر میبرد، اما وقتی او و شریک زندگیاش درگیر پروندهای میشوند، به طور فزایندهای مشخص میشود که خودش یک راز تاریک را پنهان کرده است.
کارآموز جوان، گونار سونستبی از ریوکان، در روز حمله آلمان نازی تصمیم میگیرد مقاومت کند. بعدها او به رهبر گروه "باند اسلو" تبدیل میشود و با انجام بیشمار عملیات جسورانه خرابکاری، به بزرگترین قهرمان جنگ نروژ بدل میگردد.