"دام کاب" (لئوناردو دی کاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیب پذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. اما همین امر او را به یک مجرم فراری بین المللی تبدیل کرده است و باعث شده عزیزترین چیزهایش را در این راه از دست بدهد. حال به کاب فرصتی برای آزادی پیشنهاد می شود. او با انجام این ماموریت می تواند زندگیاش را پس بگیرد، اما تنها در صورتی که بتواند امری غیر ممکن بنام تلقین را انجام دهد. این بار، کاب و گروهش باید کاری عکس سرقت را انجام دهند: این بار وظیفه آنها دزدیدن ایده نیست، بلکه کاشتن یک ایده جدید در ذهن قربانی می باشد.
دنی رُمن، پلیس ماهر و زبردستی است که تخصصش در مذاکره با بزهکاران و گروگان گیران می باشد. دنی برای اثبات بی گناهی اش، گروهی از مردم را در یک اداره دولتی گروگان می گیرد. او که خود به تمام فوت و فن چنین مذاکراتی واقف است از پلیس که ساختمان را محاصره کرده است می خواهد که کریس سایبان، یکی از افسران هم رتبه خودش که در بخش دیگری مشغول به کار است را برای مذاکره با او بیاورند...
میامی. زوج «آرماند» (ویلیامز) و «آلبرت» (لین) با هم زندگی می کنند. «آرماند» سرپرستی یک کلوب شبانه را به عهده دارد که «آلبرت» در آن برنامه اجرا می کند. تا آن که «وال» (فوترمن)، پسر بیست ساله ی «آرماند» سر می رسد و خبر نامزدی اش را «باربارا» (فلوکهارت) دختر «سناتور کوین کیلی» (هاکمن) را به پدر می دهد. «وال» می خواهد پدر و مادر همسر آینده اش را به مهمانی شام دعوت کند و از «آرماند» می خواهد که طبیعی رفتار کند...
گروهی تروریست عرب به رهبری «نقی حسن» (سوکت)، یک هواپیمای 747 را با چهار صد مسافر می ربایند. «ستوان آستین تراویس» (سیگال)، مأمور اطلاعاتی امریکایی، مطمئن است که این یک هواپیما ربایی معمولی نیست.
"سارا تیلور" روانشناس پلیس با "تونی رامیرز" مرد جوان اسرارآمیز و جذابی آشنا می شود. آنها عاشق یکدیگر می شوند اما وقتی تماسهای ناشناس به او شروع می شود شخصیتش تغییر می کند...
این فیلم سرگذشت «مالکوم ایکس» رهبر مشهور سیاه پوستان آمریکایی را روایت می کند. او در شش سالگی پدرش را از دست داد، و درس و مدرسه را رها کرد. او سرانجام هنگامی که برای فروختن یک ساعت دزدی به جواهرفروشی رفته بود، به دام پلیس گرفتار شد و به ده سال حبس محکوم شد. او در زندان به مطالعات مذهبی پرداخت و با دین اسلام آشنا شد...
*
نسخه دوبله پارسی "مالکوم ایکس" (صداوسیما) | سینک اختصاصی
«مامور شب»، درباره یک مامور رده پایین اف بی آی است که در زیرزمین کاخ سفید کار می کند و مسئول تلفنی است که هیچ وقت زنگ نمی خورد. تا اینکه یک شب با تماسی که با این تلفن گرفته می شود، پای او به توطئه ای باز می شود که منشأ اصلی آن دفتر رئیس جمهور است. این مجموعه بر پلتفرم نتفلیکس عرضه شده است.
داستان سریال در مورد یک مامور زن FBI است که مجبور شده با یک دانشمند و پسرش همکاری کند، تا در مورد جنایت های پیچیده ای که ظاهرا مسائل ماورای طبیعی در پشت آنهاست تحقیق کنند...
سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند...و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.
قهرمان این سریال، جک باوئر، یک مامور واحد ضدتروریستی دولت آمریکا است که ظرف 24 ساعت که نمایش آن 24 قسمت یا یک فصل تلویزیونی به طول میانجامد، یک حمله تروریستی یا توطئه برای نابودی میلیونها نفر را خنثی میکند...