یک خلبان به مدت 12 ساعت کنترل یک هواپیمای بدون سرنشین را از راه دور به عهده میگیرد تا با طالبان بجنگد. پس از آن به خانه میرود، اما او سراسیمه است که چرا این ماموریت را انجام داده؟ آیا این کار باعث به وجود آمدن تروریستهای بیشتری شده؟ یا اینکه آیا او برای یک جنگ بیپایان مبارزه کرده است؟...
موجوداتی بیگانه کره زمین را به تصرف خود درآورده اند و همچنین خود نیز در بدن انسان ها به عنوان میزبان قرار گرفته اند. در این شرایط یک روح بیگانه در بدن دختری به نام ملانی استرایدر قرار میگیرد...
در آینده نه چندان دور، میزان کامل عمر طبیعی یک انسان به 25 سال رسیده است و امکان زندگی بیشتر از این مدت زمان وجود ندارد. اما در شرایطی است که اگر فرد بسیار ثروتمند باشد می تواند با مهندسی ژنتیک، میزان طول عمر خود را تا بینهایت افزایش دهد. اما...
یوری اورلوو (نیکلاس کیج) یک دلال اسلحه است. او کارش را با فروختن اسلحه به اوباش خیابانی شروع می کند و بعد از گذشت 10 سال، با یک فرمانده ارتشی افریقایی قرارداد فروش سلاح می بندد. از طرفی یک مامور پلیس بین الملل نیز او را تعقیب می کند و در این بین او میان وسوسههای نفسانی برای ادامه به این تجارت و عذاب وجدان بخاطر این تجارت کثیف، می ماند…
«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیو یورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند.
فیلم در حال ساخت یک تهیه کننده مشهور با مشکل مواجه می شود. بازیگر نقش اصلی در میانه کار گروه را رها می کند. تهیه کننده فیلم تصمیم می گیرد پروژه را ادامه دهد و به جای نقش اصلی فیلم از یک مدل دیجیتالی کاملا مشابه به او استفاده کند...
"ترومن بربنک" (جیم کری)، کارمند معمولی یک شرکت بیمه، یک زندگی معمولی در شهری معمولی دارد. اما "ترومن" که از زندگی اش راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند، سرانجام کشف می کند که تمام عُمرش ستارهی یک نمایش تلویزیونیِ زنده بوده است...
در آینده ای نه چندان دور، مردی با مشکلات ژنتیکی، آرزوی دیرینه ای برای رفتن به فضا دارد. جامعه «وینسنت فریمن» را بخاطر آرایش ژنتیکی نامناسبش در انسان های رده پایین قرار داده است، و او تنها می تواند در شغل های سطح پایین مشغول به کار شود. برای رسیدن به آرزویش، او هویت «جروم مورو»، شخصی با مشخصات ژنتیکی کامل، که بر اثر یک تصادف اتومبیل فلج شده است را جعل می کند. به کمک یک شخص حرفهای، وینسنت موفق می شود در تست دی.ان.ای و نمونه های ادرار، تقلب کند. اما زمانی که نهایتا برای یک سفر فضایی انتخاب می شود، مدیر برنامه هایش کشته شده و پلیس تحقیقاتی را آغاز می کند و هویت جعلی او در معرض خطر قرار می گیرد.