نلسون مردی است که در شهر سان فرانسیسکو به شغل مدیریت امور تبلیغاتی مشغول است. یکروز در محل برگزاری تست رانندگی با زنی به اسم سارا آشنا می شود. سارا با دیگر زنهائی که تاکنون در زندگی نلسون بوده اند تفاوت دارد و نلسون جذب رفتار او می شود. نلسون به سارار اظهار علاقه می کند و سارا به او پیشنهاد می دهد که با هم یکماه رابطه داشته باشند و در این مدت سارا به او کمک کند تا انسان بهتری شود و سپس او را ترک کند. نلسون در این مدت می کوشد تا سارار به را خودش علاقمند سازد تا بلکه با او زندگی خوبی را شروع کند اما او رازی را که در پشت کوتاهی این رابطه عاشقانه سارا است نمی داند.

داستان در سال 1950 و درباره زندگی دو پسر است که به سه دختر یکی از نجیب زادگان محلی به نام "لیلوید ابوت" علاقه دارند."جسی" و "داگ" تنها در سه چیز مشترک هستند،خانواده خود،میز تنیس و تعقیب دختران "ابوت"...