روزنامهنگاری بیباک به نام میکل بلومکویست و لیزبت سلندر، هکر رایانهای است که با کمک هم پروندههای مرموز را حل میکنند. تاکنون 50 میلیون نسخه از این کتابها در سراسر دنیا به فروش رفته است….
فیلم داستان مرد جوانی به نام "آرتور" است که ماجراجویی خود را از خیابانها برای باز پس گیری تاج و تخت آغاز میکند. دوران کودکیِ"آرتور" با مرگ پدرش آغاز شده و "ورتیگرن" عموی "آرتور"، تاج و تخت را تصاحب میکند. "آرتور" با وجود آن که میداند تاج و تحت حق طبیعی اوست ایدهای برای باز پس گیری آن ندارد و مجبور است در خیابانهای شهر سرگردان شود. اما زمانی که شمشیری به نام «اکس کالیبور» را از دل سنگ بیرون میکشد، زندگی او تغییر میکند و باید برای باز پس گیری تاج و تخت با عمویش مبارزه کند...
برلین سال 1940 . یک زوج، خبری مبنی بر کشته شدن فرزندشان در میدان نبرد دریافت میکنند. پس این دو تصمیم میگیرند تا در مقابل رژیم نازی بایستند اما بزودی با گشتاپو “نیروی پلیس مخفی آلمان نازی” روبه رو میشوند...
"تورین" گنجی به دست می آورد و دوستی و غرور را قربانی می کند تا این گنجینه را حفظ کند. بیلبو به سراغ او می آید تا به وی یادآوری کندکه جدایی آنها از یکدیگر تا چه حد می تواند برای کل سرزمین آنها خطرناک باشد. اما او از خطر بزرگتری که آنها را تهدید می کند، بی خبر است. هیچ کس جز گاندالف این خطر را نمی بیند و نمی داند چگونه ساورون، دشمن بزرگ آنها، ارتشی مرکب از چهار سپاه ویژه از اورک ها تشکیل داده است و قصد حمله به آنان را دارد...
در سال 1870 که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانوادهی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به تنهایی به شکار قانون شکنان بپردازد...
دورف ها به همراه «بیلبو بگینز» و «گندالف خاکستری»، به سفر خود برای نجات «اربور» شهر مادری شان، که در تصرف اژدهایی بنام «اسماگ» است، ادامه می دهند. این در حالی است که بیلبو تحت تاثیر قدرت جادویی حلقه قدرت می باشد...