خلاصه داستان
"جولی" سیزده ساله مادرش را از دست میدهد و باید به ایندیانا برود تا با مادربزرگش "کارن" زندگی کند، "کارن" که ستارهی اسبق صحنه و استیج بوده و در مراحل ابتدایی آلزایمر بسر میبرد قصد دارد تا قبل از اینکه دچار فراموشیِ کامل شود، تمام تجربیاتش را به نوهاش انتقال دهد و...