داستان شخصی به نام مانار است که قصد دارد پسرش را جانشین خود کند اما با مخالفت و شورش وزیران و ارتش شهرش روبهرو میشود و به دوست قدیمی خود پناه میبرد.
در مزارع طلای کولار غرق در خون نام راکی، ترس را در دل دشمنانش می اندازد. در حالی که متحدانش به او نگاه می کنند، دولت او را تهدیدی برای نظم و قانون می بیند. راکی باید برای برتری بدون چالش با تهدیدات از همه طرف مبارزه کند.
یک کارمند که به موقعیت رییس خود حسودی می کند ، پسر تازه متولد شده خودش را با پسر وی عوض می کند تا پسر واقعی اش به ثروت و رفاه برسد و پسر رییس مذکور را با نفرت و کینه و بدبختی بزرگ کند حالا بعد از چندین سال که پسرک بزرگ شده است ….
ویرا سیمها ردی مرد محترمی است که در دهکدهای در هند زندگی میکند و در آن جا فردی بانفوذ و قدرتمند محسوب میشود. اما طی یک درگیری سیاسی توسط اشخاصی در روستا به قتل میرسد. اکنون فرزند او برای خونخواهی پدرش به روستا بازمیگردد و ...