دو جاسوس سرکش به نام‌های جو و لارا که نه تنها از شبکه خارج شده‌اند بلکه با یکدیگر ازدواج هم کرده‌اند، در حین گذراندن تعطیلات در یک استراحتگاه زمستانی، توسط چندین سازمان اطلاعاتی که به دنبال یک هارد درایو سرقت شده هستند، مورد حمله قرار می‌گیرند. همه آن‌ها مشکوک هستند که این دو ممکن است به شبکه‌ای از جاسوسان سرکش به نام آلارم پیوسته باشند و…

در فیلم شرلی داستان یک زوج جوان با نام شرلی جکسون و همسرش استنلی هیمن را به تصویر می کشد که به امید شروع زندگی جدید و روشنی هستند. اما آنها متوجه می شوند که سوژه ای برای رمان جدید یک نویسنده روانی هستند.

فیلم اثری دلهره آور درباره یک قاتل سریالی به نام تد باندی است. فیلمنامه بر اساس کتاب خود همسر تد باندی به نام الیزابت کندل نوشته شده است. همسر او تا مدت ها قاتل سریالی بودن او را باور نداشت…

یک پلیس سابق به نام جیمز تصمیم می‌گیرد با یک مدیر بانک تیمی را تشکیل دهند تا جلوی یک سارق حرفه‎ای و خطرناک را بگیرند. اما...

این فیلم که بر اساس داستان واقعی می‌باشد ، زندگی جان گوتی ، یکی از رئیسان پنج خانواده‌ی مافیایی نیویورک و تنها پسرش را روایت می‌کند و…

هنگامی که روسیه اولین انسان را به فضا می فرستد، سازمان ناسا آمریکا می خواهد بلافاصله عملیات مشابهی را برنامه ریزی کند. "کاترین"، "دوروتی" و "مری" سه زن سیاه پوست کارمند ناسا هستند که هیچگاه تلاش هایشان دیده نمی شود. اما با راه اندازی ماموریت جدید فرصت های تازه ای برای آنها بوجود می آید که...

پس از اینکه جیمز وبستر از یک ماموریت کاری برمی گردد ، درمی یابد برادرش به طرز مرموزی مرده است. به همین منظور ، وی به جستجوی کسانی که باعث مرگ برادرش شده اند می رود. اما...

تِرز (رونی مارا) دختر جوانی است که به عنوان فروشنده موقت در یک فروشگاه اسباب بازی فروشی مشغول به کار است. وی که علاقه فراوانی به عکاسی نیز دارد در یکی از روزهای فعالیتش در این فروشگاه، با زنی به نام کارول (کیت بلانشت) آشنا می شود که قصد خرید یک اسباب بازی برای دخترش را دارد. کارول پس از خروج از فروشگاه بصورت اتفاقی دستکش خود را در فروشگاه جا می گذارد و ترز نیز تصمیم می گیرد تا آن را به آدرس منزل وی ارسال نماید. کارول که درگیر ماجرای جدایی اش از همسرش هارج (کایل چندلر) و حق حضانت دخترش می باشد، در شرایط روحی نامساعدی به سر می برد. در این اوضاع، ترِز به زندگی کارول وارد می شود و...

پنی چنری به ویرجینیا میرود تا یک مجتمع پرورش و نگه داری اسب که متعلق به پدرش است را اداره کند. کار و کسبی که در آستانه ی تعطیلی است و مدتها است که هیچ کدام از اسب ها نتوانسته اند قهرمان شوند...