خلاصه داستان
جورجیا نولان شانزده ساله آرزو دارد اولین زن آتش نشان جهان باشد. هنگامی که فردی مرموز شروع به سوزاندن و آتش زدن برادوی می کند، آتش نشانان نیویورک شروع به ناپدید شدن می کنند. شهردار نیویورک، پدر جورجیا، شاون، از بازنشستگی فراخوانده می شود تا تحقیقات در مورد ناپدید شدن ها را رهبری کند. جورجیا که از کمک به پدرش و نجات شهرش ناامید است، خود را به عنوان مرد جوانی به نام "جو" در می آورد و به گروه کوچکی از آتش نشانان می پیوندد که تلاش می کنند آن فرد را متوقف کنند و ...