داستان فیلم درباره مردی است که سالها پیش یکی از پاهای خود را در یک عملیات پُلیسی از دست داده و حالا در یک شرکت امنیتی کوچک کار میکند. بهترین فرصت شغلی قرارگرفته در مقابل او که شانس بسیار خوبی برای رسیدن بهتر و بهتر به خانوادهاش نیز هست، برعهده گرفتن مسئولیت حفظ امنیت بلندترین برج جهان است که به تازگی درون شانگهای، ساخت آن را به پایان رساندهاند...
این فیلم داستان دو دوست را روایت می کند که هر دو مامور سازمان سیا هستند، به تازگی رابطه ای را آغاز کرده اند اما بزودی متوجه می شوند که هر دوی آنها عاشق یک دختر شده اند و اینجاست که جنگ بین دو دوست صمیمی آغاز می شود. متن از مجله مووی مگ
قاتلی حرفه ای به نام الکترا (جنیفر گارنر) توسط گروهی بین المللی به کار گرفته می شود تا مارک میلر و دخترش ابی را به قتل برساند. او که قبلا به وضوح مرگ را تجربه کرده و توسط استاد رزمی کاری به نام استیک زنده شده است، ناخواسته وارد ماجرایی می شود که زندگی او را به کلی تغییر می دهد. او تصمیم می گیرد که از دو سوژه ای که قتل آنها در راس ماموریت او بوده اند، محافظت کند. در ادامه اما با آگاهی رئیسان او، ماجرا به سوی جنگ و خونریزی کشیده می شود …
در این قسمت، خون آشام ها در تلاش هستند تا افبیآی را متعاقد کنند که بلید باعث کشته شدن بیش از هزاران انسان شده است تا از این طریق او را بی اعتبار سازند. ماموران اف.بی.آی محل اقامت بلید را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچیان شب به اسم هانیبال کینگ و ابیگیل ویسلر از مهلکه نجات می یابد. بلید سپس از طریق ایندو نفر در می یابد خون آشام ها در پی یافتن دراکولای افسانه ای هستند تا از طریق او ویروس خون آشامی را در سرتاسر جهان منتشر کنند...
صدها سال بعد از زمان فعلی، انسانهای باقی مانده راهی پیدا میکنند تا به قرن 21ام بازگردند. کسانی که به گذشته سفر میکنند خود را به ظاهر افراد در میآورند تا بتوانند بشریت را از اشتباهاتی که قرار است مرتکب شوند نجات دهند...
*
آپدیت: فصل سوم به صورت کامل اضافه شد.
سریال فوق العاده ای که به تازگی از شبکه Show case پخش شده است و توانسته در همان قسمت اول خود طرفداران زیادی را به خود جذب کند داستان این سریال درباره یک کارگاه است که در سال 2077 زندگی می کنه این کارگاه باید دزدان شهر خودشو دستگیر کنه که هر قسمت با هیجان خاصی آغاز می شود
داستان این سریال زیبا که از سال 1860 شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است . او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود.او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود…