خلاصه داستان
جیندریسکا، دختری بیبندوبار در 23 سالگی، زمانی که مأموران برای ضبط خانهٔ او به دلیل بدهکاری پدرش ظاهر میشوند، دنیایش به هم میریزد. در عرض یک روز، باید بین کمک به پدرش یا رفتن برای آغاز زندگی نو در برابر فشارهای روحی و اجتماعی تصمیم بگیرد و ...