جی.دی. ونس یک دانشجوی حقوق اهل جنوب اوهایو است و وقتی در آستانهی به دست آوردن شغل رؤیاییاش قرار میگیرد ، یک بحران خانوادگی او را وادار میکند به خانهای بازگردد که همیشه سعی میکرد فراموشش کند. جی.دی باید به مشکلات خانوادگیاش از جمله رابطهی سرد با مادرش را اصلاح کند و…
یک محافظ ایتالیایی به نام تونی ، رانندهی یک پیانیست آفریقایی به نام دن شرلی میشود تا او را در یک تور موسیقی در دهه شصت میلادی همراهی کند....
*
با دو دوبله جذاب و متفاوت | برنده سه جایزه اسکار و سه جایزه گلدنگلوب در سال 2019.
داستان فیلم در مورد دو دوست است که برای رفتن به یک مهمانی لباس پلیس میپوشند و با اینکار در محلهی خود محبوبیت بدست میاورند. اما وقتی با واقعیت هایی همچون گانگسترها و افسران فاسد روبرو می شوند، مجبور میشوند نشان های تقلبی شان را رو کنند...
چهار مرد برای اینکه زندگی شان از حالت یکنواخت همیشگی خارج شود، یک گروه در محله شان تشکیل می دهند تا به نگهبانی از آنجا بپردازند. اما بصورت تصادفی متوجه می شوند که محله آنها همینطور تمام شهر پر شده از بیگانه های فضایی که ظاهری مشابه انسان های معمولی دارند و آن ها تصمیم می گیرند زمین را از حلمه آن ها نجات دهند...
یک هواپیمای مسافربری هنگام پرواز با نقص فنی مواجه میشود، اما به لطف مهارت خلبان، تقریباً همه مسافران از این حادثه مرگبار جان سالم به در میبرند. با این حال، تحقیقات بعدی، موضوعی ناخوشایند را در مورد این حادثه آشکار میسازد که...
دالوت، مینه سوتای شمالی، دهه ی 1920. «داج کانلی» (کلونی) کاپیتان پا به سن گذاشته ی یک تیم فوتبال امریکایی است که به دلیل مشکلات مالی در شرف از هم پاشیده شدن است. «داج» برای نجات تیم، ستاره ی جدید فوتبال، «بولت رادفورد» (کراسینسکی) را به خدمت می گیرد که اضافه بر قابلیت های ورزشی ظاهرا سابقه ای هم به عنوان قهرمان جنگ جهانی اول دارد. خیلی زود «کانلی» و «رادرفورد» به خبرنگاری به نام «لکسی لیتلتن» (زلوگر) نظر پیدا می کنند. حالا «کانلی» باید هم «لکسی» را به دست آورد و هم تیم را حفظ کند...
داستان سریال از جایی شروع میشود که جو مک میلان یک جوان مجرد و خوش گذرون ولی در عین حال با تفکرات اقتصادی و جاه طلبانه وارد شرکت کاردیف الکتریک میشود و با شناختی که از گوردون کلارک دارد او را تشویق میکند که کار ساخت کامپیوترهای شخصی و خانگی را که گوردون قبلا ایده اش را منتشر کرده بوده و سپس اقدام به ساختشان کرده و موفق نبوده را دوباره از سر بگیرند، آنها با استفاده از مهندسی معکوس از روی چیپ های شرکت IBM سعی میکنند این کار را انجام دهند…
این سریال زندگی "دنیل هلدن" را به تصویر میکشد که به جرم تجاوز و قتل یک دختر نوجوان به زندان می افتد و حالا بعد از تقریبا 20 سال حبس و انفرادی آزاد میشود وبه جامعه و نزد خانواده اش برمیگردد. او از فشار روانی و احساسیِ زندان نجات پیدا میکند ولی ناگهان دیوارها فرو میریزند و "دنیل" وارد دنیایی میشود که دیگر نمیتواند ان رو درک کند. حضور غیر منتظره ی "دنیل" نه تنها خانواده اش را وارد یک آشفتگی میکند بلکه وضعیت تمام کسایی که به پرونده ی او مربوط بودند را نیز تغییر میدهد؛ قاضی ای که با بدنام کردن "دنیل"، سناتور شد، کلانتری که برای انجام تحقیقات از حدّ و حدود خودش عبور کرد و اهالی شهر که "دنیل" را به خاطر قتل سرزنش میکردند. همانند یک جرقه ی کشنده، آزاد شدن دنیل آتشی روشن میکند که رازها، بازی قدرت ها و عدالت مشکوک را نمایان میکند.
در دنیایی که مردگان آنرا تسخیر کردهاند، گروهی از انسانها سعی دارند تا برای خود زندگی آرام و امنی را در پناهگاهشان به وجود بیاورند، اما مشکلات زیادی برایشان به وجود میآیند که زندگی آنها را به چالش میکشند...
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند.