پس از ازدواج و بچهدار شدن کتی، تغییرات عمدهای در وضعیت مکس بوجود میآید. او در سفری خانوادگی به حومه شهر، با یک سگ مزرعه به نام روستر آشنا میشود و...
در دنیایی که پر از حیوانات انسان نما می باشد یک کوآلا به نام "باستر مون" سخت در تلاش است تا سالن تئاتر خود را مجدد بازگشایی کند. برای رسیدن به این هدف بوستر به همراه دوست گوسفند خود مسابقه آوازخوانی برگزار می کنند تا پولی نصیبشان شود. به همین دلیل کل افراد شهر تصمیم می گیرند تا در این نمایش شرکت کنند. از این رو "روسیتا" به همراه دوست خود "گانتر" از خانواده ی خوک ها، یک موش متکبر و مغرور به نام "مایک" , یک جوجه تیغی به نام "اَش"، یک فیل نوجوان به نام "مینا" و گوریل انگلیسی به نام "جانی" شرکت کنندگان این مسابقه را تشکیل می دهند. آنها تصمیم گرفتن تا به جای ادامه دادن حرفه ی خانوادگی خود که خلاف است پا به عرصه خوانندگی بگذارند.
آقای فاکس (روباه) به همراه همسر و فرزندانش در دامنه یک تپه در همسایگی خانوادههای گورکن، خز و خرگوش زندگی میکنند. فاکس هر شب به مزرعه یکی از سه مزرعهدار پایین تپه دستبرد میزند. تا اینکه کشاورزها به نامهای باگیس، بانس و بین تصمیم میگیرند به کمک هم روباه را به دام بیاندازند…
نیکلاس اِنجل یکی از پلیس های برتر لندن ، پس گذراندن ماجراهایی به اجبار به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است ، اما پس از رخ دادن اتفاقات مرموزی ، او به همه چیز مشکوک می شود و به کمک همکار جدید و چاقش دنی باترمن ، به دنبال کشف راز ماجرا می رود. تا اینکه...
آرتور دنت که در انگلستان زندگی می کند یکروز صبح که از خواب بیدار می شود با اتفاق عجیبی روبرو می شود : بولدوزرها تا چند دقیقه دیگر خانه او را با خاک یکسان خواهند کرد . او سپس متوجه می شود که دوست قدیمی اش فورد ، یک موجود فضائی بیگانه است که برای تفریح به کره زمین آمده است و در ادامه نیز در می یابد که به زودی کره زمین بمنظور احداث یک بزرگراه بین کهکشانی توسط موجودات فضای بدذاتی به اسم ووگونها نابود خواهد شد . آتور تصمیم می گیرد بهمراه فورد عازم یک سفر کهکشانی شود و در این سفر رئیس جمهور کهکشان و تریلیان که آخرین زن زمینی است و نیز یک آدم آهنی افسرده با آنها همراه می شوند و ...
شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبیها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.
*
نسخه دوبله پارسی اضافه شد | سینک اختصاصی