داستان فیلم در دنیایی رخ میدهد که وجود ابر شرورها، امری کاملا عادی و معمولی به شمار میرود. داستان از آن جایی آغاز میشود که دو دوست قدیمی ، دوباره به یکدیگر میپیوندد تا در برابر ابر شرورها ایستادگی کنند و شهر را نجات دهند. اتفاقات بسیار هیجان انگیزی برای آنها رخ میدهد و...
اتفاقات این سریال در یک مرکز تندرستی و بهداشتی رخ می دهد که نوید بخش بهبود و تحول است. در این حال 9 شهروند تحت فشار، سعی می کنند راهی برای زندگی بهتر بیابند. ماشا مسئولیت احیای ذهنی و بدنی این نه نفر را برعهده می گیرد و…
هنگامیکه مدیر اجرایی سابق یک شرکت عظیم توسط اولین فراهوش دنیا برای مشاهده و نظارت انتخاب می شود، زندگی او بصورت کامل عوض می شود. در واقع، این فراهوش یک هوش مصنوعی می باشد که ممکن است کنترل دنیا را به دست بگیرد...
داستان این فیلم روایتگر رمز و راز قتل در جهانی است که در آن انسان ها و عروسک ها در کنار هم زندگی میکنند، اما عروسک ها به عنوان شهروندان درجه دوم در نظر گرفته میشوند. زمانی که عروسک های تلویزیونی دههی 80 یکی پس از دیگری به قتل میرسند یک کارآگاه بازنشسته مامور بررسی این پرونده به صورت ویژه میشود...
زمانی که بیوگرافی نویس مشهور، لی ایزریل، دیگر قادر به فروش کتابهای خود نیست، تصمیم می گیرد با فریب دادن دیگران کتابهایش را به فروش برساند. دوستش جک دراین امر به او کمک می کند.
*
⚫ نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن
زن خانهدار متعهد، دینا (ملیسا مککارتی)، که به تازگی توسط شوهر خود پس زده شده است، گریه و زاری را رها کرده و زندگی جدید خود را آغاز میکند. او با بازگشت به دانشگاه، دقیقا در کنار دختر خود مشغول به تحصیل میشود و با دنیای جوانترها و خوشگذرانی مورد استقبال قرار میگیرد ...
این فیلم داستان دو افسر پلیس به نام های "فرانک" و "جان" را روایت میکند که با موتور سیکلت هایشان، در بزرگراه های کالیفرنیا مشغول به دستگیرکردن مجرمان و رانندگان متخلف هستند. ولی روزی دامنهی ماموریت شان فراتر از آنچه فکرش را می کردند پیش می رود و مجبور میشوند برای دستگیر کردن سارقان، آنها را تا جایی که ممکن است دنبال کنند و طی این تعقیب و گریزهای طولانی، سر از بزرگراه لس آنجلس در می آورند...
فیلم داستان زنی ثروتمند به نام میشل دارنل (ملیسا مککارتی) را روایت می کند که پس از شکست های عظیمی که در عرصه تجارت متحمل شد و به زندان رفت، دیگر به تجارت نمی پردازد. اما اکنون کارهای دیگری هست که او مشغولشان می باشد...
این فیلم داستان مردی به نام "کلی" (تی جی میلر) را روایت میکند که در چند سال اخیر، شرکتش دچار ورشکستگی های متعدد اقتصادی شده است و این امر موجب شده است که مشتریان و سهام داران این شرکت نیز روز به روز کمتر و کمتر شوند. خواهر دلسوز کلی، تصمیم می گیرد به مناسبت کریسمس یک جشن بزرگ ترتیب دهد و با دعوت کردن افراد ثروتمند به این مهمانی، با آنها آشنا شود و محصولات شرکت برادرش را به آنها معرفی کند. ولی در ادامه این مهمانی آنچنان برایشان دردسرساز میشود که جتی فکرش را هم نمی کردند.
*
این نسخه از فیلم دارای پنج دقیقه محتوای بیشتری میباشد.
یک مامور ویژه سازمان اف بی آی به نام سارا آشبورن به تازگی مجبور شده همکار خانم بداخلاقی به نام شانون مولینز را که اهل بوستون است در کنار خود تحمل کند و سازمان از این دو خواسته در کنار یکدیگر یک باند مواد مخدر را شناسایی کرده و منهدم کنند. اما قرارگیری این دو نفر در کنار یکدیگر به این آسانی نیست...
سندی پترسون که تاجری میانسال است از دنور راهی میامی می شود تا با زن فریبکاری که هویت او را دزدیده و در قالب خانم خانه دار بی آزاری زندگی می کند، رو به رو شود...
این فیلم نگاهی دارد به زندگی عاشقانه پنج زوج جوان که هیجان بچه دار شدن را تجربه می کنند، و خیلی زود به این نتیجه می رسند که تصوری که از داشتن بچه در سر داشته اند، با آن چیزی که در حقیقت برای آن ها رقم می خورد، بسیار متفاوت است...
«آنی» (کریستن ویگ) دختر ساده و محبوبی است که قرار است به زودی مراسم عروسی خود را برگزار کند. او از دوستش «لیلیان» (مایا رادولف) می خواهد تا در مراسم ساقدوش او باشد اما آنی دوستان دیگری نیز دارد که هر کدام میخواهند کاری کنند تا جشن او به بهترین شکل اجرا شود و به این ترتیب در روز عروسی هر کدام از دوستان در حین برگزاری، تغییراتی در نحوه ی برگزاری ایجاد می کنند تا به شکلی که خودشان فکر می کنند مراسم را بهتر برگزار کنند. اما وقتی چندین نفر میخواهند یک کار را انجام دهند معمولا نتایج عجیب و غریبی به بار خواهد آمد.
دختری بنام «جس»، بعد از جدا شدن از دوست پسر سابقش، برای بازیافتن روحیه اش به مکانی تازه برای زندگی احتیاج دارد. از این رو به خانه ای می رود که سه مرد مجرد مستاجران آن هستند. گرچه این سه مرد ابتدا با رفتارهای غیر معمول جس روبرو می شوند، اما تصمیم میگیرند به او کمک کنند تا دوباره خودش را پیدا کند...
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
*
آپدیت : قسمت 12 از فصل دوازدهم
یان ولیز برای زندگی به شهر لندن مهاجرت میکنند و گارفیلد نیز به همراه آنها عازم این شهر میشود. در این میان یک پیرزن ثروتمند تمام دارایی خود را به گربهاش «پرنس 12» میبخشد. این امر حسادت تنها وارث او «لرد دارگیس» را بر میانگیزد. به همین دلیل «لرد دارگیس» درصدد قتل «پرنس 12» برمیآید و او را در درون رودخانه میاندازد. در همین حال گارفیلد و ادی به گشت و گذار در خیابانهای لندن مشغولند. درنهایت، طی حادثهای گارفیلد و پرنس جا به جا میشوند و گارفیلد به سمت قلعه و در واقع به سوی خطر روان میشود…