یک سال از زمانی که خواهر بزرگتر اکو یعنی زوئی کشته شده ، میگذرد و او همچنان با خوب بودن فاصلهی زیادی دارد. اکو سخت تلاش کرده تا فردی قوی باشد در حالی که مادرش قرصهای ضد افسردگی بسیاری مصرف میکند و پدرش خیلی زیاد کار میکند. اکنون در ابتدای سال تحصیلی جدید اکو یک هدیهی عجیب که یک دفترچه خاطرات هست از دوست قدیمی زوئی دریافت میکند. اکو مردد است که آن را بخواند ، اما بعد از این که در زندگی مخفیانهی زوئی گرفتار میشود ، نمیتواند آن را کنار بگذارد و…
داستان فیلم درباره مرد جوانی به نام بروکس رتیگان است که برای تامین هزینه تحصیل در دانشگاه، یک اپلیکیشن موبایل می سازد و با استفاده از آن، اقدام به کلاهبرداری از دختران میکند و...
داستان فیلم درباره دختری به نام "کریستین" (سیرشا رونان) می باشد که قصد انتخاب لقب «لیدی بیرد» را برای خود دارد ولی مادرش "ماریون" ( لاری میت کالف ) اعتقاد به رفتارهای دخترش ندارد و دائم در بحث و جدال با اوست. مادر لیدی بیرد به دلیل بیکار شدن همسرش مجبور شده است که دو شیفت در شبانه روز کار کد تا بتواند از پس خرج و مخارج خانه را بر بیاید. این در حالی است که اقتصاد ایالات متحده در سال 2002 در حال تغییراتی است و شهر ساکرامنتو که این خانواده در آن حضور دارند نیز شرایط خاص خود را دارد و...
بخاطر یکسری سوءتفاهم، آلوین، سیمون و تئودور به این باور می رسند که دیو قصد دارد تا به میامی برود و به دوست جدید خود پیشنهاد ازدواج دهد. حال آن ها سه روز فرصت دارند تا مانع این کار شوند و...
*
نسخه دوبله پارسی (موسسههای داخلی) بدون حذفیات اضافه شد | سینک اختصاصی
"منفرد"، "سید" و "دیئگو" در می یابند که عصر یخبندان رو به اتمام است، و با دیگران برای رفتن به زمینهای بلندتر، همراه می شوند. در طول این سفر آنها می فهمند که "منفرد" تنها ماموت پشمالوی باقیمانده در دنیا نیست...
*
نسخه دوبله پارسی "عصر یخبندان 2 " (مهرداد رئیسی، مجید حبیبی، محمدرضا صولتی، محمدرضا علیمردانی، آرزو آفری، اعظم چوبدار و...) | سینک اختصاصی
یک دهه بعد از پخش سریال “Boy Meets World”، شخصیتهای اصلی آن سریال با یکدیگر ازدواج کرده و حالا صاحب دو فرزند می باشند. حال دخترشان رایلی در مواجهه با زندگی از تجربیات پدر مادرش در گذشته استفاده می کند...
داستان این سریال درباره قاتلی خونسرد و حرفه ای به نام دکستر می باشد که هم در اداره پلیس مشغول به کار است و هم در زمان مقتضی به قتلهای زنجیرهای خود می پردازد. دکستر دارای ظاهری بسیار آرام و دوست داشتنی است، به گونه ای که همه همکارانش او را بسیار دوست می دارند ولی این ظاهر دوست داشتنی پوششی برای پنهان کردن آن چیزی است که سالها در نهاد او وجود داشته و ان چیزی نیست جز اشتیاق به کشتن، ولی نه کشتن هر کس، بلکه کشتن کسانی که سزاوار مردن هستند...