کارتر همسری زیبا و فرزندی که هنوز به دنیا نیامده دارد. تنها ضعف او نداشتن شغل و برنامه ریزی برای کارهایش و نامنظم بودن بعنوان یک پدر است. کارتر مدت زیادی به دنبال شغل میگشت تا در نهایت بعنوان یک راننده استخدام میشود. شغل او به نظر رانندگی میآمد تا اینکه متوجه میشود در حقیقت او در حال انجام کاری شرمآور است...
*
زیرنویس فارسی اختصاصی اضافه شد.
کالیفرنیا، صحرای موهاوی، سال 1998،"سم" فروشنده ای سیار است که در جستجوی مشتری، به یک بیابان سفر میکند. منطقه ای که او واردش شده بنظر خالی از سکنه می آید و همسرش نیز جواب تماس هایش را نمیدهد. تنها راه ارتباطی سم با دنیای بیرون، یک ایستگاه رادیویی در آن نزدیکی است...
"ریک استیونز" نوجوان، در یک نبر عاشقانه بر "نینا پنینگتون" پیروز می شود. آن ها یک با هم دوست شده و به گشت و گذار می روند در حالی که تمام فکر و ذکر نینا، دوست پسر از خود راضی اش "کوین" است...
پیتر لافلر صاحب و گرداننده یک مجموعه ورزشی کوچک و رو به تعطیلی است. از سوی دیگر وایت گودمن که مرد ثروتمندی بوده و صاحب و مدیر یک مجموعه بزرگ ورزشی است قصد دارد مجموعه ورزشی پیتر را بسته و آنرا تخریب کند تا بجای آن یک پارکینگ برای اعضای باشگاهش بسازد...
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …
*
آپدیت : قسمت 12 از فصل دوازدهم
ویلیام بورگنز یک نویسنده ی تحسین شده است که از سه سال پیش که همسرش اریکا او را به خاطر یک مرد دیگر ترک کرده یک کلمه هم ننوشته است. در بین جاسوسی کارهای همسرش او درگیر مسائل نوجوانانه ی دخترش سامانتا و پسرش راستی است...