آکوافینا در این فیلم نقش زنی به نام «آن» را بازی می‌کند که به همراه خواهرش جنی با بازی «سندرا او» راهی برای پرداخت بدهی‌های قمار مادرشان تدبیر می‌کنند. برای به دست آوردن 80 هزار دلار، آن وارد یک مسابقه تلویزیونی می‌شود تا از استعدادش در به خاطر سپردن حقایق عجیب استفاده کند. اما سگ جنی ربوده می‌شود و آن‌ها باید در یک سفر جاده‌ای به سراسر آمریکا ماجراجویی کنند.

یک زن بی دست و پا از نظر اجتماعی با علاقه به هنر و صنایع دستی ، اسب و جنایات ماورای طبیعی می بیند که رویاهای فزاینده او را فریب می دهد که به درون او فریب می خورد ...

چند دوست برای رسیدن به آرامش و دور شدن از زندگی تکراری خود یک خانه‌ی مجلل را در بیابانی دور از شهر اجاره می‌کنند. اما هنگامی که غریبه‌ای مرموز که ادعا می‌کند همسایه‌ی این خانه هست از آنها درخواست کمک می‌کند ، اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد و…

در یک آخر هفته که چند دختر نوجوان جمع می شوند ، یکی از آنها که به تازگی عروس شده است ازعان میکند که تا به حال ارگاسم را تجربه نکرده است و...

داستان‌های فیلم برگرفته از مجموعه فیلم‌هایی است که توسط زنان کارگردانی شده و...

داستان در مورد چند بیمار روانی است که در شهر میچرخند و به هرکسی که در مسیرشان باشد آسیب میرسانند و...

دو دانش آموز خارجی درست در آخرین شب حضورشان در آمریکا ربوده می‌شوند...

داستان در مورد دو بردر دوقلو است که پس از بیست و هشت سال تصمیم میگیرند که...

وقتی که “اوون” در حال فراموش کردن گذشته اش است و سعی دارد زندگی جدید را شروع کند، او و دوست دخترش ایزابلا، با یک وب سایت که بیشتر به مسائل ترسناک اما دروغین و شایعه می‌پردازد، آشنا می‌شوند و...

این فیلم ماجراهای بامزه ای که برای یک بازیگر حرفه ای سینما می افتد را روایت می کند که برای بازی کردن در یک فیلم کوتاه، آن چنان مورد اذیت و آزار قرار می گیرد که دیگر از این شغلش متنفر می گردد. این بازیگر که بسیار خجالتی و پر استرس است، نمی تواند که درخواست کارگردان این فیلم کوتاه که مبنی بر حضور او در این فیلم است را رد نماید و از طرفی این فیلم بسیار نا متعارف و به درد نخور است که هیچ یک از افراد آن برجسته و مشهور نیستند و...

سه نوجوان تصمیم می گیرند تمام تابستان خود را برای ساختن یک کلبه در جنگل صرف کنند و دور از همه چیز در آن زندگی کنند...

داستان این فیلم در دنباله ی ماجراهای قسمت اول رخ میدهد و بخصوص در مورد تاثیراتی است که آن ماجراها بر روی لوری استرود و مایکل مایرز شخصیتهای اصلی داستان گذاشته اند...

دو آدم ناسازگار از از دو زمینه مختلف تلاش می کنند تا در میان فرهنگ خراب لس آنجلس راه خود را پیدا کنند... * آپدیت: قسمت 10 از فصل دوم اضافه شد. ((پایان فصل دوم))

داستان زنی به نام Eleanor (کریستن بل) را دنبال می‌کند که پس از تصادفی که منجر به مرگش می‌شود وارد جهان پس از مرگ می‌شود و Michael مرشدش در این جهان به او می‌گوید برای اینکه افراد بی‌گناهی که به اشتباه در انتظار اعدام بوده‌اند را از مرگ نجات داده، وارد "مکان خوب (بهشت)" شده است. Eleanor می‌فهمد که اشتباهی رخ داده و او را با شخص دیگری اشتباه گرفته‌اند، حالا او در دنیایی گیر کرده که نه کسی خطایی انجام می‌دهد، نه کسی مست می‌شود و همه با هم خوب هستند. Eleanor مانده است که در دنیای پس از مرگ بماند یا تلاش کند به زندگی عادی‌اش بر روی زمین بازگردد...

داستان این سریال در مورد یک قاضی فاسد است که شکست روحی سختی را پذیرفته و در همین هنگام به این باور میرسد که خداوند به طور مستقیم با او سخن میگوید و از او میخواهد که “دست خداوند” بر روی زمین باشد و عدالت را اجرا کند...

Chris Hardwick مجری این برنامه در هر قسمت مسابقه ای را بین کمدین های معروف برگزار میکند… * آپدیت: قسمت 2016.09.27 اضافه شد.

سریال از روی فیلمی با همین اسم گرفته شده که ستارگان فیلم آدام سندلر و جک نیکلسون بوده اند. داستان این سریال در خصوص مردی به اسم چارلی است که در گذشته ورزشکار بوده اما مشکلی با کنترل خشمش داشته حالا بعد از مدت ها خود چارلی مشاور کنترل خشم شده بدون شک داستان های جالبی خواهد داشت …

دختری بنام «جس»، بعد از جدا شدن از دوست پسر سابقش، برای بازیافتن روحیه اش به مکانی تازه برای زندگی احتیاج دارد. از این رو به خانه ای می رود که سه مرد مجرد مستاجران آن هستند. گرچه این سه مرد ابتدا با رفتارهای غیر معمول جس روبرو می شوند، اما تصمیم میگیرند به او کمک کنند تا دوباره خودش را پیدا کند...

سرویس جنایی تحقیقاتی نیروی دریایی لس آنجلس نام تیمی است در سواحل غربی لس آنجلس که وظیفه آنها مبارزه با قاچاق یا آلودگی است. بر اثر ربوده و کشته شدن یک افسر نیروی دریایی، پروژه حساس آنها به خطر بیافتد ولی…

هنک مودی نویسنده ای که بعد از چاپ کتاب اول خودش دیگر نتوانست کتابی چاپ کند و همچنین یک زندگی عشقی داغون هم دارد که حاصل آن یک دختر نوجوان به نام بکا است.هنک با این که یک خانوم باز قهار است ولی بازهم نمیتواند از دوست دختر و مادر بچه ی خود دل بکند!