خلاصه داستان
دختری بهنام "گریس" پس از مرگ مادرش در دوران بارداری، بههمراه برادر دوقلویش "گیلبرت" توسط پدرشان بزرگ میشوند. اما زمانی که با تراژدی مرگ ناگهانی پدرشان مواجه میشوند سرنوشت آنها را از هم جدا میکند؛ گیلبرت به خانوادهای بیرحم و سختگیر سپرده میشود و گریس که بهتنهایی و انزوای شدیدی دچار شده، در میان حلزونهایی که نگهداری میکند پناه میگیرد و...