یکی از پیروان خدایان هندی بنام ویشنو میداند که دنیای مهابهارات و جنگ های قدیمی هنوز ادامه دارند و شیطان هم حتی در سال 2898 باز هم در زمین حضور پیدا میکند برای همین خود را برای مبارزه با او اماده میکند و در این میان با افراد متفاوتی نیز اشنا میشود...
داستان شخصی به نام مانار است که قصد دارد پسرش را جانشین خود کند اما با مخالفت و شورش وزیران و ارتش شهرش روبهرو میشود و به دوست قدیمی خود پناه میبرد.
"سانگا" و همسرش که زندگی مشقت باری در شهر ماهیسماتی دارند، فرزندی به دنیا میآورند و این کودک بزرگ می شود و کم کم در می یابند که او برای هدف بزرگی به دنیا آمد است و...