راجو یک تابلوی نقاشی را از پدر مرحوم خود به ارث می برد و کسی را استخدام می کند تا تابلو را تعمیر کند؛ اما هیچ یک از آن دو نمی دانند که این اثر گرانبها ترس و وحشت هولناکی را با خود به همراه دارد.
یک مامور پلیس چینی پس از سال ها تعقیب جنایتکاران بین المللی، به یک زندان جنگلی دور افتاده می رسد که حالا آنجا خودش تبدیل به شکار شده و باید برای نجات جان خود بجنگد.
دو مهاجر آمریکایی به نام های جک و سم ناخواسته پولی را میدزدند که متعلق به رئیس گردن کلفت یک باند مواد مخدر می باشد. حال آنها تبدیل به هدف باند شده اند و آنها برای گرفتن انتقام رئیسشان وجب به وجب شهر را دنبالشان میگردند...