خلاصه داستان
ویکتور، همسر سابق آلیشیا، از زندان آزاد می شود. آلیشیا که مصمم است از خود و پسرش مالکوم محافظت کند، در برابر تلاش های ویکتور برای آشتی مقاومت می کند اما ویکتور او را در زیر زمین به دام می اندازد و زنده به گورش می کند. آلیشیا موفق می شود فرار کند. او که اکنون آزاد شده است، ناامیدانه به دنبال پسرش می گردد و ...