این فیلم داستان یک دختر یتیم به نام Earwig را دنبال می کند ، که توسط یک جادوگر به فرزندی پذیرفته می شود و به خانه ای شبح وار پر از رمز و راز و جادو منتقل میشود...
آرن که پس از کشتن پدر خود و دزدیدن شمشیر او آواره بیابانها شده، مورد حمله گرگها قرار میگیرد، کیمیاگری به نام شاهین او را نجات میدهد و همراه خود به سفر میبرد. آنها پس از مشاهده شهر هرت که در آن بردهفروشی مرسوم است در منزل زنی پناه میگیرند.