یک ساقدوش سی و چند ساله به سفری قدرتمند و اغلب خنده دار برای کشف خود می رود.

نوجوانان مکزیکی به نام ارسطو مندوزا و دانته کوینتانا، در سال 1987 در ال پاسو، تگزاس، در حین مبارزه با هویت نژادی و قومیتی، جنسیت و روابط خانوادگی و دوستی خود را کشف می کنند.

داستانی در سال 1999، زمانی که خبری از تکنولوژی مدرن نبود و نوارهای ویدئویی و فناوری آنالوگ تبدیل به کابوسی وحشتناک شدند.

جوانا شانزده ساله از زمان طغیان خشونت آمیزی که از آن به عنوان "تاریکی" یاد می شود ، با عمه مارتا خود در ساختمانی اجاره ای و کم درآمد زندگی می کند. او نمی داند که هفته ها پس از نقل مکان ، تهدید بیولوژیکی اتحاد جماهیر شوروی باعث می شود ساختمان بسته شود و مستاجران در آن حبس شوند و ...

پدری بعد از اینکه زن سابقش می میرد یک گردنبند مروارید به دختر 15 ساله اش که با ناپدریش زندگی میکند هدیه می دهد تا برای آینده اش سرمایه ای باشد و ...

داستان درباره‌ی مردی جوان به نام سم است که در دریاچه‌ای به قتل می‌رسد. اما او متوجه می‌شود که ذهنش قابلیت نفوذ به سایر بدن‌ها را دارد. به همین منظور او تلاش می‌کند تا با نفوذ به بدن دوستانش آنها را از دست قاتل نجات دهد و…

حوادث سریال نیز حول محور سوفیا (بریت رابرتسون) اتفاق می افتد، او کار خود را با فروش یک لباس قدیمی در سایت eBay، که آن را به قیمت پایینی خریداری کرده است، شروع می کند، این لباس به قیمت بسیار بالایی به فروش می رسد و سوفیا نیز به کار خود ادامه می دهد، اما بعد از چند وقت دیگر فروش او مثل قبل پیش نمی رود و او نیز تصمیم می گیرد تا وبسایت شخصی خود را راه اندازی کند…